چکیده:
با توجه به پیشرفت علوم مختلف در بین مسلمانان و نیاز ما به دانستن علومی که بتواند قرآن را هر چه بیشتر در تمام جوانب زندگی کاربردی کند، لازم است توجه خاصی به رشته های مختلف قرآنی و گسترش آنها در خارج صورت گیرد که از جمله آنها می توان علم جغرافیا را نام برد. که در قرآن ارتباط بسیار زیادی با این علم مشاهده می شود و از آن طریق می توان پیام های فراوانی را گرفت. این مقاله بیانگر گوشه ای از این ارتباط عمیق می باشد و نگاهی دارد به منطقه ای بی نظیر در طول تاریخ به نام «احقاف»، که پس از بررسی موقعیت جغرافیایی و ذکر خصوصیات مردمی که در آن زندگی می کرده اند، به بیان اهمیت موقعیت جغرافیایی این منطقه در قرآن پرداخته و پیام های آن را منتقل می نماید، از این جهت پس از بیان نظرات مطرح شده بیان می دارد که نظر صحیح تر آن است که نام احقاف (به معنی ماسه زار و ریگزار) بعد از وقوع اتفاقاتی بر این سرزمین نهاده شده است و بعد از نزول عذاب مورد توجه قرار گرفت، هر چند ممکن است قبل از این واقعه نیز تپه های شنی در آن جا موجود بوده و این امر وقوع عذاب از طریق ماسه و شن را برای ما منطقی تر جلوه می دهد. نکته قابل توجه آن است که سرزمین احقاف از استعدادهای طبیعی و مواهب خدادادی زیادی برخوردار بوده که حضرمی ها و قوم عاد در آن جا ساکن بوده اند که بدلیل شرک آوردن و استکبار ورزیدن و نافرمانی پیامبر خدا گرفتار عذاب الهی گشتند که بقایای اجساد آنها در عمق دوازده متری تپه های ماسه ای آن سرزمین در دوران امامت امام کاظم (علیه السلام) و نیز در اواخر قرن بیستم کشف گردیده است. با این بیان روشن می گردد که خداوند نام احقاف را برای ما انسان ها بیان می دارد تا ما را به یاد صحرای کویر و شنزاری بیندازد و این سوال برای ما ایجاد شود که مگر این سرزمین چگونه بوده است که خداوند از آن با نام احقاف نام برده، این مقاله در پی تشریح اهمیت هر چه بیشتر این منطقه و پیام های قرآنی آن می باشد، امید است که با ارائه آن گوشه ای از زحمات جغرافی دانان مسلمان دوره های مختلف بیان شده و از آنها تقدیر شود.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله بیانگر گوشهای از این ارتباط عمیق میباشد و نگاهی دارد به منطقهای بینظیر در طولتاریخ به نام>>احقاف<<،که پس از بررسی موقعیت جغرافیایی و ذکر خصوصیات مردمی که در آنزندگی میکردهاند،به بیان اهمیت موقعیت جغرافیایی این منطقه در قرآن پرداخته و پیامهای آن رامنتقل مینماید،از این جهت پس از بیان نظرات مطرح شده بیان میدارد که نظر صحیحتر آن استکه نام احقاف(به معنی ماسهزار و ریگزار)بعد از وقوع اتفاقاتی بر این سرزمین نهاده شده است و بعداز نزول عذاب مورد توجه قرار گرفت،هرچند ممکن است قبل از این واقعه نیز تپههای شنی در آنجاموجود بوده و این امر وقوع عذاب از طریق ماسه و شن را برای ما منطقیتر جلوه میدهد،نکته قابلتوجه آن است که سرزمین احقاف از استعدادهای طبیعی و مواهب خدادادی زیادی برخوردار بوده کهحضرمیها و قوم عاد در آنجا ساکن بودهاند که بدلیل شرک آوردن و استکبار ورزیدن و نافرمانیپیامبر خدا گرفتار عذاب الهی گشتند که بقایای اجساد آنها در عمق دوازده متری تپههای ماسهایآن سرزمین در دوران امامت امام کاظم(علیه السلام)و نیز در اواخر قرن بیستم کشف گردیده است.
یک جا در آیاتی از سورهی فجر(8-7)و بیان خصوصیاتی مشابه در سوره شعراء(126-134)از شهری به نام>>ارم<<یاد میکند که طبق تصریح لغوییونمعنای واژه>>ارم<<با همان خصوصیات بناهای ذکر شده در قرآن مطابقت دارد،اما در جایی دیگر که میخواهد سرگذشتقوم هود را برای مشرکان زمان پیامبر یاد کند بعد از اتفاقاتی که در آن شهر افتاده از کلمه احقاف استفاده میکند لذا ایننظر را بیشتر تقویت میکند که احقاف به مناطقی گفته میشود که بعدا به صورت ریگستان در آمده است،اما همینشنزارها روزگاری سرزمینهای بسیار سرسبز و خرم و حاصلخیز بود که بخش وسیعی از این منطقه مطابق با آنچه کهدر قرآن ذکر شده است،کمتر از چند هزار سال پیش سرسبز بوده و چشمه داشتند و مردم آن از این مواهب استفادهمیکردهاند."