چکیده:
: امام علیبن ابیطالب 7 شخصیتی است بینظیر که شاعران بسیاری از مذاهب گوناگون، زبان به مدح ایشان گشودهاند. شاعران اهل سنت نیز از این امر مستثنا نبودهاند و شخصیت والای حضرت علی 7 نه تنها شیعیان را به ستایش واداشته، بلکه دانشمندان و بزرگان غیر شیعه نیز، آنگاه که گوشههایی از عظمت آن حضرت را درک کردهاند، در برابر عظمت شخصیت ایشان سر تعظیم فرود آوردهاند.در این مقاله، سعی شده تا با بررسی قصیده عینیه شاعر اهل سنت، عبدالباقی العمری، دورنمایی از چهره تابناک امام علی 7 را به نمایش بگذاریم و دیدگاه عمری و میزان معرفت وی را نسبت به امام اول مسلمانان با الهام از قرآن کریم و حدیث شریف بکاویم.
خلاصه ماشینی:
"فاقبل فدتک نفوس العالمین ثنآ بمثله العالم العلوی ما سمعا با دقت در مفاهیم این قصیده بلند و دلربا، سوالی برخاسته از شگفتی به ذهن خطور میکند و آن اینکه: چرا شاعر با وجود آگاهی از ویژگیها و فضایل بینظیر امیرالمومنین 7 جدش «عمر» را سبب عزت یافتن اسلام میداند و میگوید : یقولون لم لا تمتدح جدک الذی أعز به الإسلام مولاه فاعتزا فقلت کفاه الفخر أن الذی به حوی شرف الإسلام نال به العزا (عبدالباقی العمری، التریاق الفاروقی، ص 425) اما آیا به راستی چنین است؟ برای یافتن پاسخ باید تاریخ را مرور کنیم : در هیچ یک از اسناد و مدارک تاریخی مورد اعتماد، ثبت نشده که عمر، در پیکار با دشمنان اسلام، کسی را کشته باشد و چنان که ابن ابیالحدید هم ذکر کرده، ابوبکر و عمر همواره در لحظات دشوار و طاقتفرسای نبرد، فرار را بر قرار ترجیح میدادند و هرگز شمشیرشان، مرگ را بر سر خصم فرود نیاورد : و ما أنس لا أنس اللذین تقدما و فرهما و الفر قد علما حوب و للرایة العظمی و قد ذهبا بها ملابس ذل فوقها و جلابیب ابن ابیالحدید به جنگ خیبر اشاره میکند که پیامبر 6 ابتدا پرچم اسلام را به دست ابوبکر داد و او را روانه دژهای خیبر کرد؛ ولی او بیآنکه کاری از پیش ببرد، بازگشت."