چکیده:
در مقال? حاضر بندهای موصولی در زبان های فارسی و آلمانی به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس شواهد ارائه شده، هسته در بند موصولی زبان آلمانی در شکل ضمیر موصولی به کار می رود، در حالی که هسته در بند موصولی زبان فارسی به صورت ضمیر شخصی ظاهر می گردد و یا نقش هسته اصولا در بند موصولی تکرار نمی شود. بعضی ویژگی های دیگر از این قرارند: در زبان فارسی، برخلاف زبان آلمانی، بند موصولی بدلی به پایان جمل? مرکب انتقال نمی یابد. هرگاه هست? بند موصولی زبان آلمانی در حوز? پیشین ظاهر گردد، بند موصولی در حوز? میانین قرار نمی گیرد، در ضمن، پدید? «ربایش» برای توجیه بعضی از ساخت های زبان فارسی، که حاوی بند موصولی اند، مورد بحث و استدلال قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"به زبان ساده،جملۀ موصولی در صورتی میتواند به پایان جملۀ مرکب منتقل گردد که گروه اسی دیگری بین هستۀ اسمی و جملۀ موصولی نیندازد؛ پس(6-و)غیر قابل قبول است اما اگر تعیین کنندۀ گروه اسمیای که جملۀ موصولی آن ارجاع میشود دارای تکیۀ تأکیدی یا تقابلی باشد،دیگر چنین محدودیتی برای انتقال جملات موصولی وجود ندارد(مانند 6-ج) (به تصویر صفحه مراجعه شود) یک جملۀ موصولی که هستۀ اسمیاش در حوزۀ پیشین )dlefroV( باشد ممکن است در حوزۀ پیشین(مانند 7-الف)یا در حوزۀ پسین )dlefhcaN( (مانند 7-ب)جای گیرد،اما هیچ گاه در حوزۀ منانین )dleflettiM( (مانند 7-ج)قرار نمیگیرد.
تعیین کنندۀ eginejred ،که قبل از(گروه اسمی)هسته میآید،علامت جملۀ موصولی تحدید کننده تلقی میشود،برای مثال ساخت(17-الف)در برابر ساخت(17-ب): ساخت(17-ب)از نظر معناشناختی مبهم است؛در ساخت جملۀ موصولی بدلی(17-ب) کاملا معلوم نیست که در بین چهار پدربزرگ احتمالی کدامین مورد نظر میباشد.
واژۀ eginejred که قبل از هستۀ اسمی میآید دارای یک مشخصۀ مرجع پسایند است،در حالی که جملۀ موصولی تحدید کننده بعد از هستۀاسمی دارای یک مشخصۀ مرجع پیشایند میباشد(مانند 18-الف): (18-الف) ],]tmmok red nnaM[ eginejred[ (8)از نظر تاریخی،هستۀ جملۀ موصولی حامل هیچ گونه حرف تعریفی نتوده است؛چون در تاریخ زبان ژرمنی،در مراحل اولیۀ پیدایش نظام حرف تعریف،هستۀ جملۀ موصولی بدون حرف تعریف بوده است(به این منظور به زبان عربی هم بنگرید).
طبق فرضیۀ لهمان در ساخت جملۀ موصولی تحدید کننده،تعیین کنندهها به اسم برتر )1N( ولی در ساخت جملۀ موصولی بدلی،تعیین کنندهها به هستۀ اصلی )N( تعلق دارند:9 (به تصویر صفحه مراجعه شود) موچ(1973)پیشنهاد می کند که یک مقولۀ نحوی حاکم بر جملات موصولی تحدید کننده است و این مقوله شامل یک تعیین کننده و یک جملۀ موصولی(به صورت دو سازۀ (9)در کاربرد اصطلاحات لهمان،اسمی که متشکل از هستۀ اصلی و جملۀ موصولی باشد،اسم برتر نامیده میشود."