چکیده:
ابنسینا و اسپینوزا به ضرورت علیت معتقدند. ابنسینا گاه ضرورت را بدیهی تلقی میکند و گاه بر آن اقامه برهان میکند. اسپینوزا به طور قاطع ضرورت علیت را بدیهی میداند. دلایل ابنسینا همگی نوعی مصادره به مطلوب است. از سوی دیگر، نه تنها ضرورت علیت بدیهی نیست بلکه عدم ضرورت امری وجدانی و بدیهی است. به اعتقاد نگارنده، ریشه بحث ضرورت علیت تفکیک میان دو مفهوم وجوب و امکان و اصرار بر توجیه پیدایش موجودات تنها با این دو مفهوم است. در حالی که به نظر میرسد این دو مفهوم صرفا میتوانند تفاوت موجودات را تبیینکنند و برای تبیین حدوث نیازمند مفهوم دیگری هستیم.
خلاصه ماشینی:
"اما ضرورت در بحث مواد ثلاث، وجوب بالغیر است؛ یعنی معلول که ممکنالوجود بوده و در ذات خود نسبت به وجود و عدم در حالت تساوی است، از سوی علت تامه واجب میشود.
حال سخن در این است که با فرض نیاز ممکنالوجود به علت و اینکه هر گاه ممکنالوجود تحقق داشته باشد حتما علت آن نیز وجود داشته است، آیا عکس این مطلب هم درست است؟ یعنی آیا با وجود علت، وجود ممکن ضروری است؟ و ممکنالوجود نیازمند علتی است که به او وجود دهد؟ پاسخ ابنسینا مثبت است، زیرا اگر ممکنالوجود، پس از وجود علتش هنوز در مرحله امکان بماند به لحاظ دو مفهوم وجوب و امکان، تفاوتی نکرده است، و در نتیجه موجود نخواهد شد.
2. علل و عوامل خارجی و تأثیر آنها بر افعال مورد انکار نیست، اما این علل خارج از اصل فاعلیت است و تنها بر فاعل تأثیر داشته و علت تامه صدور اراده از قادر نیست.
7. دلیل دوم</H2> در این دلیل ابنسینا میگوید اگر سبب و علت وجود داشته باشد و معلول ممکن با وجود سبب تغییری نکند و از امکان در نیاید امری محال رخ داده است، چون وجود و عدم وجود علت تفاوتی در ممکن ایجاد نکرده است.
(همان) نقد در مورد این استدلال میتوان پرسید که چرا با وجود علت تفاوتی ایجاد نشده است؟ فرض مخالفان ضرورت علیت این است که با وجود علت، ممکنالوجود معدوم به ممکنالوجود موجود تبدیل شده است، بدون اینکه وجوبی در کار باشد."