خلاصه ماشینی:
"ما هنگامیکه در جرائد میخوانیم عدهای سودجود و دلال یک پسرک خوانندهء خارجی را بنام«آدامو»بکشور ما دعوت کردند و برای اینکه سر دولت هم کلاه بگذارند گفتند:سهمی از درآمد کنسرتهای این خواننده را با مورخیریه اختصاص خواهیم داد و آنگاه جلساتی با حضود چندین هزار دختر و پسر جوان تشکیل دادند و رسوائیهائی ببار آوردند که هر ایرانی از شنیدن آن احساس شرمندگی میکند و قلم از شرح آن عاجز است،و کمترین رسوائی آنکه در همه جرائد نوشتند این بود:«جمعیت تماشاچی با کشیدن فریاد و جیغهای متوالی(بدون آنکه زبان آدامو را بفهمند!)او را تشویق میکردند و هماهنگ با موزیک بدن خود را تکان می- دادند بطوریکه بنظر میرسید سالن چون موجی در حرکت است و بمعضی هم از فرط هیجان بگریه افتادند!..."