چکیده:
مقاله حاضر با بررسی دستهای پشت پرده در نظام آموزش و پرورش، به روند برنامهریزی شده تبدیل مدارس دولتی به نیمهخصوصی و خصوصی به دست عدهای خاص در آمریکا میپردازد. نویسنده با بیان زیانهای این تغییر و تحول، به توضیح شیوه عمکرد حامیان خصوصیسازی مدارس پرداخته است و هشدار میدهد که عطش منفعتطلبان در کسب سود بیشتر سبب تخریب آموزش و پرورش و نیز تباهی آینده دانشآموزانی میشود که به ناچار از دریافت مزایای آموزش محروم خواهند ماند. نویسنده در این مقاله، زنگ خطر را برای نظامی به صدا در میآورد که زمینه توسعه آن در کشور ما نیز فراهم است.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اینجاست که آیا ما در تلاش برای بهبود آن هستیم (میخواهیم آن را برای همیشه به موجودیتی قابل احترام و ثروتی اجتماعی تبدیل کنیم که اساس جامعهای برگزیده و موفق را تشکیل میدهد؟) یا قصد نابودی آن را داریم تا از این طریق، سرمایهگذاران خصوصی بتوانند حدود یک تریلیون دلاری را که ما هر ساله خرج آموزش و پرورش میکنیم، به چنگ آورند؟ گزینه نابودی، معادل غیر نظامی جریان بنتره است، اما در مقیاسی بسیار وسیعتر و به مراتب پرسودتر، ما برای نجات آموزش و پرورش همگانی مجبور به تخریب آن هستیم.
هدف در این کمپین زیر سؤال بردن معلمان، بدنام کردن اتحادیهشان، انتقاد از مدارس و در کل، محکوم کردن آموزش و پرورش دولتی است، در عین حال که به زمین و زمان قول خصوصیسازی آموزش و پرورش را میدهید که در واقع، هدف نهایی مدارس نیمه خصوصی است.
این همان دستور کار اساسی نولیبرالی است که اوباما مشتاقانه از آن حمایت میکند: خصوصیسازی کنید و قوانین را منحل کنید، به ویژه هر آنچه به خدمات عمومی مربوط میشود، تا پولی که خرج آنها میگردد، به بخشهای خصوصی انتقال یابد.
این شیوهای است که آرنه دانکن،10 وزیر آموزش و پرورش اوباما، اعتبار اداری خود را با کمک آن کسب کرد: به عنوان سرپرست مدارس شهر، بیش از صد مدرسه دولتی شیکاگو را به مدارس چارتری تبدیل کرد.
چنین آسیبی قطعا جبرانناپذیر، خواهد بود؛ زیرا با وجود این که آموزش و پرورش دولتی، قدرتمندترین نهاد مردمی شده در جهان است، تنها زمانی میتواند مؤثر باشد که مدارس برپا باشند."