"3-اگر این اصل قابل قبول است که نوع رابطۀ«دانشگاه»با«جنگ»رابطهای علمی و پژوهشیاست و خوشبختانه در بیان صریح ریاست محترمجمهوری و ریاست محترم مجلس نیز آمده است،بنابر این باید از این موضع مسأله را مورد بررسیقرار داد که پیروزی در جنگ در گرو پیوند عمیق،اصولی و عملی آن با دانشگاه بوده و زمانی میتواناز حضور گسترده و بینظیر مردم مقاوم و امکاناتموجود بهره جست که این دو عامل مهم با بهرهگیریسیستماتیک از توانمندیها،ابتکارات و خلاقیتهایعلمی و تکنولوژیکی دانشگاهها توأم گردد.
خلاصۀ کلام اینکه: بنا به اعتقاد ما اعزام بدون برنامۀ دانشجو بهجبهههای نبرد،نمیتواند تأثیری جدی و مثبت برسرنوشت جنگ و دانشگاه داشته باشد،لهذا پیشنهاداکید ما این است که همراه با اقدامات اخیر که«بیبرنامگی و غلبۀ احساس»در آن نمودی بارزدارد،ستادی از«جهاد دانشگاهی،انجمن اسلامی»به منظور ارائه طرح جامعی که مبتنی بر حرکتیانقلابی در رابطه«جنگ»با«دانشگاه»باشد تشکیلو در ضرب العجلی مشخص جهت تصمیمگیرینهایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیم گردد."