خلاصه ماشینی:
"درصورت تداوم چنین سیاستی مسلما تقاضا برای دلارمتوجه تقاضا برای ارزهای دیگر خواهد شد زیراپول سیال است و براحتی در بازارهای مختلف و بهمنظور پیدا کردن محلی امن برای سرمایهگذاری جابجامیشود،برای جلوگیری از این پیشامد باید قیمتسهام بالا میرفت تا سرمایهگذاری را که از داشتنسپردههای دلاری منصرف میشدند جذب کند درچنین شرایطی باز هم دلار مورد تقاضا بود اما بیشتر به شکل سهام و اوراق قرضه،درواقع باید گفترابطه بین نرخ بهره و ارزش سهام توانست اقتصادآمریکا را حفظ کند و پیشبینی هم میشد که کاهشارزش دلار میتواند به افزایش صادرات،تحدیدواردات و نهایتا بهبود وازنه ارزی آمریکا منجرشود.
در رابطه با تأثیر بحران بر اقتصاد ایران بایدگفت کاهش ارزش دلار باعث کاهش درآمدهایارزی ماست که غالبا دلار است(برای اینکه پایهقیمت نفت به دلار است)،البته اگر در تامین نیازهایوارداتی ما نقشی هم برای امریکا وجود داشت مسلمازیان کشور ما به این مقدار نیست همانند عربستانکه با توجه به اینکه درآمد ارزی دلاری بیشتر دارداما از آنجا که از آمریکا خرید میکند زیان کمتریرا دیده است در مقایسه با ما که طرفهای عمدهتجاری کشورمان آلمان و ژاپن هستند،کاهشدرآمدهای ارزی باعث کاهش واردات میگردد واین امر بار تورمی دارد،همچنین کاهش درآمدریالی حاصل از دلار نیز در کسری بودجه تجلیمییابد که این نیز نهایتا در تشدید تورم مؤثر استلذا نتیجه بحران و تأثیر آن در اقتصاد ما بیش ازهرچیز تشدید تورم خواهد بود."