خلاصه ماشینی:
"مینیمالیسم-جنبشی که در دهههای1970 و 80 محبوبیت بسیاری داشت-ارایه تصویری عریان و ساده از یکرویداد است با تأکید بر اینکه خواننده خود باید شرایط موجود و تأثیرات ناشی ازآن را تصور کند.
این سبک به طور مشخص با نویسندگان چون ریموندکارور،ریچارد فورد،توبیاس ولف،جین آن فیلیپس،بابی آن میسن و فردریک بارتلمشناخته میشود،گرچه داستانهای آنها باهم تفاوت زیادی دارند،اما عموما بهنواحی خاصی از امریکا پرداخته و متوجه جزئیات در زندگی روزمره هستند.
تأثیر و موقعیت مهم کارور در داستان امروز،در این حقیقت نهفته است،گرچه داستانهای او را میتوان به عنون یک تجربه ناب خواند،اما به دلیل جوگسترده ناامنی در این داستانها،وضوحی تمثیلگونه پیدا میکنند.
این استفاده از راوی اول شخصمفرد به کارور اجازه میدهد که از صحنه داستان خارج شده و ثأثیری کمتریداشته باشد.
گرچه شاید تفسیر روشنی برای اینداستان وجود نداشته باشد و از موقعیت شخصیتها آنقدر نمیدانیم که بتوانیمدرباره آنها قضاوت کنیم،ولی ما آنقدر از خود و شرایط خودمان آگاهی داریمکه بخشی از خودمان را وارد داستان کنیم.
منتقدان اغلب اشاره میکنند که راویان داستانهای کارورپرسشهای مربوط به طرح داستان و شخصیتها را بدون پاسخ میگذارند و بهجای اینکه توجه خواننده را به مسائلی که گره آنها در متن گشوده میشودجلب کنند،وی را به سمت تفسیر مسائل مطرح در داستان هدایت میکنند.
کارور با رها ساختن یا در اختیار قرار دادن تنها چند کلید برای جنبههای بحرانیو مهم داستان،به این امر دست پیدا میکند.
داستانهای کارور اغلب در خوانندگانش حس همذاتپنداری ایجاد میکندو این به دلیل چشمان تیزبین کارور در دیدن مشترکات و جزئیات کوچک است:جزئیاتی که ما آنها را منحصر به تاریخچه شخصی خود میپنداریم."