خلاصه ماشینی:
"گرچه شعر یگانه زبان زنانه با کارکردی انقلابی مینماید که روایتگسستهاش از تنانگی میتواند علیه نظام مردسالار طغیان کند؛اما تمایل به ردزنانگی خصوصا توسط شعرای زن سلاحی میناید متعارض با خود زنانه،با گریزاز این واقعیت است که زبان شعر نیز به خاستگاه و بازتاب جهان مردانه مبدلخواهد شد و ناخودآگاه هویت حقیقی زن در این گونه اشعار حذف و زبان شعر تنهاتجلی ساخت و متنی میشود که تحت سلطه مردسالاری است.
این برخوردهای متکی برقوانین سختگیرانه،ساخت نوشتاری زنان را متاثرنموده و مانع از آن میشود که آنان بتوانند به راحتی هویت حقیقی خود را بدونسانسور بیان کنند و یا در متن به بیان مشکلات حقیقی و موانع رشد زنان و دیگرمسائل جنسیتی بپردازند و بدینسان متن بیش از آنکه زنانه باشد دوباره بازتابساختهای مردانه میگردد.
بروزهویت حقیقی زن تحت تأثیر چنیننقدی قادر است ادبیاتی مستقل ازسنن مردسالار خلق کند و در فضاییعاری از داوری مذکر به نقد هردویمتون زنانه و مردانه مامور گردد."