خلاصه ماشینی:
"علامه جعفری معتقد بود که این کتاب در عین موارد قابل انتقادی که دارد،از نظر محتوا ارزنده است و اگرچه نظام کامل فلسفیای ارائه نمیدهد،اما موضوعاتی را مورد بررسی قرار میدهد که تا حد زیادی عمیق و از جنبههای گوناگون مطرح است،به طوری که میتوان وایتهد را یک فیلسوف ردیف اول معاصر غرب تلقی کرد.
وایتهد به تأثیر از افلاطون در باب مثل و رابطۀ آن با خداوند، به تفسیری دربارۀ خداوند میپردازد و میگوید:خدا موجودی است که«به اشکال زیبایی ابدی خیره شده»10،در حالی که به نظر علامه این دریافت او از خداوند غلط است،زیرا خداوند جامع همۀ کمالات است و فقط به نظارۀ زیبایی ابدی نمیپردازد،بلکه جلال و عظمت هستی نیز مورد نظاره اوست.
یکیدیگر از انتقادهای علامه به وایتهد دربارۀ مذهب این است که او میگوید:«مذهب در ذات خود همواره بین دو مفهوم برادری انسانها و رابطۀ خداوند با مخلوقاتش همچون رابطۀ ارباب و برده در نوسان بوده است»13،در حالی که در اسلام انسانها دارای احترام ذاتی هستند و همه با یکدیگر برابر و برادرند.
علامه حیات انسان را به صیانت ذات (به تصویر صفحه مراجعه شود) طبیعی و صیانت ذات تکاملی تقسیم میکند و لازمۀ بقای نوع انسانی را توجه به صیانت ذات تکاملی میداند و میگوید در سرتاسر این کتاب وایتهد بحث مشروحی دربارۀ قانون صیانت ذات ندیدم.
البته اگر منظور وایتهد از این جمله،نگرش افراد معمولی به آزادی باشد این مطلب قابل نقد است چرا که عدهای از انسانها اهدافی را برای خود در نظر میگیرد که هدفهای متعالی نیستند و لذا نمیتوان رسیدن به آنها را آزادی تلقی نمود."