خلاصه ماشینی:
"وایتهد نیز از تقلیل نهاد تعلیم و تربیت به مرکز حرفهآموزی انتقاد نموده است،هرچند در برنامه درسیای که ارائه میدهد همواره نظر و عمل را دو روی یک سکه میداند و هرکدام را برای پیشبرد و ارتقای دیگری لازم و ضروری معرفی میکند.
با پایان یافتن عناوین اولیه در این کتاب که به بررسی مسائل زمان وایتهد و تأثیرات آنها براو میپردازد،کتاب وارد مرحلۀ جدیدی میشود و آن شرح فلسفۀ وایتهد و دیدگاه او در باب تعلیم و تربیت است.
8البته منظور وایتهد از این دیدگاه حصر تعلیم و تربیت در حرفهآموزی نیست،بلکه از نظر او وقتی انسان در موقعیتهای مختلف دربارۀ دانش خود قضاوت و تفکر کند و ارتباط رخدادها را در فضا-زمان دریابد و نیز تاروپود رخدادها را که شامل حس و تجربه است تحلیل کند،او هنر کاربرد دانش را داراست.
پس از بیان چند مثال در این باره نویسنده سعی میکند تفاوت کاربرد دانش از دیدگاه وایتهد با دیدگاه عملگرایانی چون جان دیویی را این چنین نشان دهد: کاربرد دانش از دیدگاه دیویی -در نظر گرفتن دانش به عنوان محصول تعامل انسان با محیط -دانش به عنوان ابزاری برای حل مسائل زندگی انسان کاربرد دانش از دیدگاه وایتهد -در نظر گرفتن دانش به عنوان امری پویا و مستمر سازگاری -در نظر گرفتن رخدادهای متنوع در یک شبکۀ ارتباطی و یک کلیت نهایی -دانش به مثابۀ یک نگرش غایی متعالی نسبت به حالت خلقت9 در ادامه تفاوت وایتهد و دیویی در تعریف انسان ایدهال به عنوان غایت تعلیم و تربیت مطرح میشود."