چکیده:
زمینه: بشر همواره در تلاش بوده راهی برای افزایش توانمندی های فیزیکی و ذهنی خود بیابد. با نگاهی به تاریخ در م ییابیم که برخلاف پیشرفت های فراوان بشری، این میل کماکان به قوت خود باقیست؛ چرا که در حوزه تفکر و تعقل توفیق چندانی به دست نیامده است. ظهور اینترنت نوید بخش این بود که مشکلات این حوزه نیز مرتفع خواهد شد. با وجود این که بخشی از مشکلات برطرف شده است، مشکل اصلی که بازیابی اطلاعات مطلوب باشد به قوت خود باقیست. روش: در این نوشتار تلاش شده است با محور قرار دادن بحث یکپارچگی اطلاعات نظریه هایی که می توانند راه گشای مشکل موجود باشند، به شکل توصیفی مورد بحث قرار گیرند. این نظری هها عبارتند از: گایا، نظریه نظام عمومی، اکولوژی اطلاعات، هوش مجتمع، جامعه به عنوان یک موجود زنده (اندا مواره اجتماعی)، مغز جهانی، ذهن سپهر و نقطه امگا. یافته ها: بر پایه این نظریه ها، وجود بستر مناسبی برای اطلاعات که در آن یکپارچه سازی یک اصل اساسی است، به عنوان راه گشای مشکل بازیابی اطلاعات مطرح شده است. در این رابطه وب میتواند به عنوان این بستر عمل کند؛ البته به شرطی که مقدمات این استفاده فراهم شود.
خلاصه ماشینی:
"دلیل این امر را میتوان در موارد ذیل یافت: *عدم امکان دسترسی یکسان برای همه *محدودیتهای جغرافیایی(ملی)،زبانی،نژادی و غیره *عدم وجود شبکهای منسجم که به صورت پویا حوزههای مختلف را رصد کرده و اطلاعات لازم را در اختیار علاقمندان آن حوزهها قرار دهد (1)امام علی(ع):با مشورت کردن خود را در عقل دیگران شریک کند.
همچنین این نظام ارتباطی باید قادر باشد عملکردهایی که کتابخانهها در طول قرون برای جامعه بشری داشتهاند را در خود مستتر داشته8 باشد و بتواند نقشی انسجامبخش در مورد اطلاعات داشته باشد؛به گونهای که اطلاعات مندرج در منابع مختلف که در واقع شامل تراوشات ذهن افراد جامعه بشری است به صورت یک مغز واحد برای کل جامعه بشر عمل کند و باعث یکپارچهسازی فعالیتهای انفرادی نوع بشر شود.
از سوی دیگر،با توجه به اینکه هم از نظر اقتصادی و هم عملیاتی نمیتوان برای هوش جمعی یک شبکه رسمی تشکیل داد، میتوان چنین نتیجه گرفت که هوش مجتمع تنها از طریق شبکههای غیررسمی تعاملات بشری و به شکل طبیعی شکل خواهد گرفت (Andrews,1984) ؛با این اوصاف،میتوان گفت که در حال حاضر با توجه به ساختار و عملکرد غیررسمی وب،این شبکه جهانی پتانسیل لازم برای ایفای نقش به عنوان بستر تشکیل هوش جمعی را دارد.
مغز جهانی که باید مشابه مغز جانداران عمل کند،لازم است دارای ویژگیهای زیر باشد: *کل فعالیتها را در تمامی اوقات تحت نظر داشته باشد؛ *تکتک سلولها(افراد انسانی)بتوانند به صورت کارآ با آن ارتباط داشته باشند و صرفنظر از تفاوتهای موجود،از اطلاعات ضروری و مطلوب حوزهه خود استفاده کنند."