چکیده:
این مقاله به موضوع حمایت اجتماعی در دنیای عرب می پردازد و با تکیه بر نمونه مصر، این پرسش را مطرح می کند که چرا فقر در این کشور تا این اندازه گسترده است و چرا – علی رغم وجود نظام های حمایت اجتماعی متعدد درآن جا – خطرهای اجتماعی از عوامل بسیار مؤثر در فراوانی فقر در مصر به شمار می آید.نخستین بخش مقاله، علل و سیمای فقر در مصر را به تصویر می کشد و نشان می دهد که بسیاری از مصری ها به سبب تکان ها و نوسانات اجتماعی فقیرهستند. یتیمان یا خانوارهای تحت سرپرستی زنان، از کارافتاده ها و نیمه بیکاران، اکثریت فقیران را تشکیل می دهند. در دومین بخش مقاله، هدف ها و استراتژی های ممکن برای یک سیاست حمایت اجتماعی تحت هدایت دولت بررسی می شود. این بخش، چهارچوبی تحلیلی برای بخش های سوم و چهارم مقاله عرضه می کند. در ادامه، دلیل همبستگی کامل فقر با وقوع خطرهای اجتماعی تبیین و طرح های حمایت اجتماعی در مصر، نارکارامد وغیرمؤثر نشان داده می شود. نویسنده معتقد است مشکل اصلی حمایت اجتماعی در مصر، فقدان منابع مالی نیست، و ناکارامدی حمایت اجتماعی در این کشور، عمدتا از تخصیص نادرست منابع موجود سرچشمه می گیرد و «منصفانه» نیست. در بخش سوم مقاله، ضمن تحلیل نظام های اجرایی حمایت اجتماعی مصر، ضرورت اصلاح عاجل نظام های موجود مورد توجه قرار می گیرد.این پژوهش، مشکل اصلی بخش بهداشت و درمان مصر را نیز «نه کمبود منابع مالی»، بلکه پاره شدن آن به پنج نظام مراقبت درمانی مختلف، ارزیابی می کند که سرچشمه ناکارایی و عدم توازن اجتماعی نیز محسوب می گردد. بخش چهارم مقاله با پیشنهاد یک برنامه اصلاحی پایان می پذیرد. در این جا، رهنمودی اصلاحی پیشنهاد می شود که بر راهبردهای سنتی و ابتکاری- هردو– مبتنی است: باید به مبارزه هایی برای آگاهی عموم از مخاطرات اجتماعی دست زد؛ باید بر اعتبارات حمایت های اجتماعی افزود، و باید نظام بازنشستگی عمومی را اصلاح کرد و در عین حال، باید راه هایی تازه گشود تا بتوان به نیازهای خاص کارگران بخش غیررسمی، که از نظر شمول بیمه اجتماعی و حمایت اجتماعی مشکلات فوق العاده دارند پاسخ داد. برای نیل به این هدف، «بیمه خرد» از جمله راهبردهای مناسبی است که به کار مناطق عرب می آید. ضمن تشریح این مقوله، تأکید می شود که این نوع بیمه، شکاف موجود بین سازوکارهای حمایت متقابل و طرح های حمایتی دولتی و مبتنی بر بازار را ازمیان برمی دارد. البته طرح های بیمه خرد لزوما باید همساز با «الگوی شریک- کارگزار» طراحی شوند؛ الگویی که در آن، وظایف بیمه ای مختلف بین عامل توزیع و شریک بازرگانی تقسیم می شود.
خلاصه ماشینی:
"با آنکه مصر بیشتر از یکپنجم از درامد ناخالص داخلی خود را صرف طرحهای مختلف حمایت اجتماعی میکند،بیش از یک چهارم جمعیت کشور در فقر مطلق بسر میبرد و اکثریت این فقیران در گروههای نوعی خطرپذیر هستند،نظیر خانوارهای تحت سرپرستی زنان،یتیمان،ازکارافتادگان،و بیکاران.
آنها ترجیح میدهند که درامد خود را صرف مصرف امروزشان کنند،نه آنکه بهخاطر تأمین آینده خود کسور بپردازند؛شماری از مردم نیز به"سازمان ملی بیمه اجتماعی"اعتماد ندارند و بر این باورند که مزایای پرداختی بیمه بسیار ناچیز است.
در ارتباط با این پنج نظام:1)طبقۀ بالای بورژوازی توانایی مالی دارد تا از بیمارستانهای خصوصی استفاده کند؛2)نظامیان و دیوانیان عالیرتبه از مراقبت درمانی درجه اول در بیمارستانهای اختصاصی،که تحت مدیریت برخی وزارتخانهها قرار دارند و بودجه آنها از طریق درامدهای مالیاتی تأمین میشود،برخوردارند؛3)بخشهایی از طبقات متوسط بالای شهری نزد"سازمان مراقبت درمانی"1قاهره و اسکندریه،که درمانگاههای کاملا مجهز خویش را خود اداره میکنند،بیمهاند؛4)اعضای طرح عمومی بیمه اجتماعی،از طریق نظام مراقبت درمانی"سازمان ملی بیمه درمانی"،خدمات درمانی رایگان میگیرند؛این سازمان عمدتا با کسور بیمه درمانی تأمین اعتبار میشود اما دولت ناچار است که همهساله یارانه رو به افزایشی، (1)- snoitasinagrO eraC evitaruC که در سال 2000 به 0/5 درصد تولید ناخالص داخلی بالغ شد،به آن اختصاص دهد؛و نهایتا، 5)فقیران ناچارند از تسهیلات درمانی عمومی،که از نظر وسایل و مدیریت وضع مطلوبی ندارد،استفاده کنند.
چهارم،"سازمان ملی بیمه اجتماعی"باید اداره و تشکیلات خود را از راههای زیر اصلاح کند:الف)کارآمد کردن تشریفات مربوط به پذیرش تقاضانامهها به شکلی که برای بیمهشدگان کاملا شفاف باشد:ب)بهبود برخورد کارکنان با اربابرجوع؛ج)مبارزه با فساد؛د)کنترل دقیق چگونگی اعمال قوانین و مقررات و مواردی که مشارکتها مشمول تخفیف میشود؛و ه)ایجاد ظرفیتهای تازه(آموزش کارکنان و مدیران و بهبود نظامهای اطلاعاتی)."