خلاصه ماشینی:
"شاید انگیزه نویسندگانی که در مورد مختار و امثال آن قلم زدهاند با دیگران متفاوت باشد و شدت تنفر آنها از قاتلین اهل بیت و خاندان پیامبر انگیزهای شده است تا آنها مختار را با که شعار خونخواهی سالار شهیدان به میدان آمد و فرصتطلبانه تعدادی شیعه ناآگاه را هم به دور خود جمع کرد و حرکت توابین را خدشهدار نمود و در آخر تعدادی از قتله کربلا را اعدام نمود.
2 بار دیگر در جریان واقعه قتل مسلم بن عقیل، مختار که روز قیام را میدانست در دهکدهای نزدیک کوفه ماند و روز بعد که مسلم کشته شده بود وارد کوفه شد و به جای خونخواهی و دفاع از مسلم،یک راست به زیر پرچم امانی رفت که«عمرو بن حریث»از جانب ابن زیاد افراشته بود3و خوارزمی در مقتل الحسین اعترافات مختار را درا ین مورد آورده است.
7 پس از آمدن به کوفه است که مختار خود را نمایندۀ محمد بن حنفیه،معرفی میکند و از شیعیان میخواهد که به دور او جمع شوند: مسعودی در مروج الذهب،ضمن بیان کار مختار مینویسد:مختار نامهای به علی ابن حسین-ع-(امام سجاد)نوشت و میخواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و دعوت او را رواج دهد و مال فراوان به نزد او فرستاد ولی علی(امام سجاد)تقاضای او را نپذیرفت و به نامهاش جواب نداد و در مسجد پیامبر (ص)آشکارا دربارۀ او ناسزا گفت و دروغ و بدکاری او را آشکار کرد که تمایل به خاندان ابو طالب را وسیلۀ جلب مردم کرده است.
9 دینوری در اخبار الطوال ضمن بیان شرح نامۀ بررسی سندیت آن پرداخته و از قول عامر الشعبی که خود ناظر کار مختار و یاران او بوده است مینویسد."