خلاصه ماشینی:
"ضمنا در اثرثابت ماندن نرخ طلا بقرار اونسی35 دلار بین سالهای 1946 و 1971(با وجود افزایش سالیانه قیمتسایر کالاها و خدمات)تولید سالیانهطلا در دنیا بمیزان ناچیزی تقلیلیافت و افزایش نقدینگی جهانی(برای تسهیل مبادلات بازرگانی وسرمایه گذاری)تقریبا فقط بهافزایش حجم دلار در بازارهای جهان(یعنی کسری مداوم و سال افزوندر تراز پرداختهای خارجی امریکا)متکی گردید.
تمایل قاطبه کشورها در حالحاضر به اینست که نرخ ارزها درنظام تازه بطور کلی ثابت باشد ولینسبت به نام برتون وودز انعطافبیشتری برای تغییرات لازم در برگیرد یعنی کشورها-اعم از کسریدار یا مازاددار بهمان اندازه کهمتعهداند برابری ارزی پول خودرا بیجهت و بدون دلیل پائیننیاورند همانطور نیز موظف گردندکه برابریهای مزبور را در موقعخود بالا برند ولی در عین حالحق داشته باشند که پول خود رابا موافقت صندوق برای مدت لازممواج سازند و موظف به رعایت«ماژور»مقرر نباشند-نظر کلیاینست که ماژور ارزی از حدود4 و یک دوم درصد از دو طرفتجاوز نکند ولی صندوق بین المللیاختیار داشته باشد که ماژورها راتغییر دهد و کشورها نیز مختارباشند که ماژورهای محدودتری میانپولهای خود برقرار سازند و خودرا برعایت آنها موظف کنند.
برای اینکه دلار آمریکا مجددتبدیلپذیری خود را به ارزهایخارجی بدست آورد دو راه درمیان است:یکی اینکه میاندارندگان خارجی دلار و دولتآمریکا ترتیب دو جانبه خاصیداده شود و یا آنکه قریب صدمیلیارد دلار موجود در خارجآمریکا بموجب ترتیبات معینی درمقابل دریافت حق برداشت مخصوصبه صندوق بین المللی تحویل داده پ-نوع ذخائر و نقود جهانروا در نظام تازه،حق برداشتمخصوص ظاهرا بعنوان نقدینهجهانروای اصلی تلقی خواهد شدو نقش طلا و سایر ارزهایجهانروا بتدریج کاهش خواهدیافت-برابری ارزی پول کلیهکشورها نیز برحسب حق برداشتمخصوص تعیین و تعریف خواهد شدحق برداشت مخصوص برحسباحتیاجات نقدینگی جهانی صادرو به جریان گذاشته خواهد شد."