چکیده:
نیکولاس رشر، استاد فلسفه و مدیر مرکز فلسفهی علم در دانشگاه پیتربورگ آمریکاست و در زمینهی منطق، فلسفهی علم و تاریخ فلسفه، کتب و مقالههای بسیاری نوشته است. وی در مقالهی حاضر، الگوی تبیین در علم تاریخ را میکاود و تمایزات و تشابهات الگوی تبیین علم تاریخ با علوم اجتماعی و علوم طبیعی را آشکار میسازد. این مقاله با ارائهی بحثی روشن و دقیق در مورد علوم مصرفی، نهتنها بر تاریخ پرتو میافکند، بلکه خوانندهی آزموده میتواند با استفاده از اصول و مباحث مطروحه در این زمینه، به توضیح و تبیین نسبت علوم مصرفی دیگر با علوم تولیدی توفیق یابد و بدینترتیب با یکی از مدخلهای ارتباط علوم مختلف به خوبی آشنا خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"______________________________ 1Rescher, Nicholas, Scientific Explanation, NewYork: macmillan company, Free press.
چون تعمیمها در اصل و ضرورتا با انواع(1) یا طبقات سروکار دارند، بالتبع فقط در صورتی میتوانند با رویدادهای خاص و جزئی ارتباط برقرار کنند که این رویدادها طبقهپذیر باشند و بتوانند تحت عنوان یک نوع درآیند؛ یعنی، درست زمانی که چنین رویدادهایی منحصر به فرد نباشند؛ بنابراین تعیین گسترهای که این تعمیمها میتواند نقش بهحق و مفیدی در تاریخ ایفا کند، بهترین ابزار برای بیان دقیق راههایی است که میتواند «منحصر به فرد بودن» وقایع تاریخی را به خوبی نشان دهد.
نکتهی آخر آنکه، مراحل گذشتهی تکامل زیستشناختی و کیهانشناختی نیز تکرارپذیر نیستند و در نتیجه بخشهای «تاریخی» علوم طبیعی هم مجبورند به حوزههای تکرارناپذیر بپردازند و در این قلمروها تعمیمهای محدود میتواند صورت بپذیرد و گاهی نیز در واقع صورت پذیرفتهاند، ولی دانشمند قاعدتا به چنین نظمهای گذرایی تنها به عنوان قرارگاه موقت برای رسیدن به قوانین کلی توجه میکند و قوانین کلی هدف اصلی دانشمند است؛ بنابراین، در مجموع دانشمند میکوشد تا آن جا که میتواند از تعمیمهای محدود و عجیب و غریب دور و برکنار باشد، با این حال دانشمند میتواند برای حوزهی تحت مطالعه و بررسی خود تعمیمهای محدود ارائه دهد؛ ولی مورخ که توجهش بر فهم رویدادهای خاص معطوف است، نه صورتبندی تعمیمهای جهانشمول، تمایل فراوانی به تعمیمهای محدود دارد."