چکیده:
ورود ماشین یا صنعت به کشورها یا مناطق توسعه نیافته، عموما با مسائل و مشکلات فراوان اقتصادی، اجتماعی توام بوده و واکنش های فراوانی از سوی مردم پدید آورده است. همراه با ماشین و صنعت، الگوهای توسعه و مجریان آن، با خود ارزش هایی را به جامعه هدف وارد می کنند و ارزش های جاری را به چالش می کشند و در پی آن، دوگانگی و مقاومت در برابر تغییرات شکل می گیرد. در نتیجه گرچه جامعه در بخش هایی، تحت تاثیر تغییرات جدید قرار می گیرد، اما در برابر آن مقاومت نیز می کند. مردم در چنین جامعه ای، مراکز صنعتی جدید و متولیان آن را «برابر نهاد» خود می پندارند و ریشه تمام مشکلات خود را در آنها می بینند. همین تلقی موجب کاهش خلاقیت و تلاش افراد در آن جامعه می شود و به وابستگی شدید و افزایش میزان انتظارات رو به تزاید از متولیان تغییرات ایجاد شده دامن می زند. ...