چکیده:
موادمخدر یک واقعیت فیزیکی با مشخصات معین و اثرات عینی دارد که قابل اندازهگیری است. اما اثرات آن با مفهوم ذهنی مشاهدهگر ممکن است منطبق باشد یا نباشد یکی از تعاریف مورد قبول علوم اجتماعی در مورد موادمخدر این است که بر وضعیت روانی انسان یعنی بر کارکرد مغز، روحیه، عواطف، احساسات، ادراکات و فرآیندهای تفکر به شیوههای مختلف اثر میگذارد. بررسی حاضر نشان میدهد که تنها اثرات واقعی موادمخدر تعیین کننده اثرات آن روی مصرف کننده نیست، بلکه انگیزه فرد برای مصرف، محیط اجتماعی حاکم بر مصرف مواد، هنجارهای اجتماعی حاکم بر مواد و شیوه مصرف، همگی بر چگونگی تأثیر این مواد موثر هستند. در این میان، انگیزههای اجتماعی پنهان در پس مصرف موادمخدر و تأکید بر راههای درمانی از عوامل مهم پیشگیری از اعتیاد محسوب میشود.
The phenomenon of illicit drugs is a physical fact with clear characteristics and objective effects which are measurable. However، its effects may or may not be compatible with observer's mental concept. One of the accepted definitions of illicit drugs in social sciences is that they affect on individuals' psycho conditions namely the function of brain، spirit، kindness، feelings، understandings and thinking processes in different ways. The present study shows that only the real effects of illicit drugs do not determine their effects on consumers rather individual's motivation to drug consumption، social environment، social orders and drug consumption methods affect on the consequences of such drugs. In the meantime، hidden social motivations behind drug use and emphasizing on treatment methods are among important factors in drug addiction prevention.
خلاصه ماشینی:
"بررسی حاضر نشان میدهد که تنها اثرات واقعی موادمخدر تعیین کننده اثرات آن روی مصرف کننده نیست، بلکه انگیزه فرد برای مصرف، محیط اجتماعی حاکم بر مصرف مواد، هنجارهای اجتماعی حاکم بر مواد و شیوه مصرف، همگی بر چگونگی تأثیر این مواد موثر هستند.
B. Downey 536 – 583)، 1988 ) محرومیت نسبی از دیدگاه جامعهشناسان معاصر ( مرتن، سیرایت میلز، کوهن و سازرلند) انگیزه فرد برای رفتار ریشه در خاستگاه اجتماعی افراد دارد و افراد زیر فشار عوامل اجتماعی به بسیاری از رفتارهای خلاف اخلاق دسته میزنند در حالیکه غالبا از انگیزههای خود چندان آگاه نیستند.
از میان راههای مکمل که میتوانند راهکشا باشند به چند مورد زیر اشاره میشود: 1- مشاوره شغلی به منظور کمک به معتادان برای یافتن مشاغل تمام وقت با درآمد کافی، این وضعیت میتواند مانع بازگشت معتاد به مصرف موادمخدر شود.
2- مشاوره خانوادگی برای معتادان متاهل و ایجاد خانواده برای مجردها 3- ایجاد فرصت برای فعالیت تفریحی اجتماعی 4- وجود جلسات فردی یا گروهی برای حل مشکلات فردی و اجتماعی مددجویان 5- توجه به نشانههای اولیه بازگشت به اعتیاد و شناخت آنها از طریق ابزارهای اندازهگیری 6- ترغیب مددجویان به تشکیل گروههای اجتماعی و تفریحی 7- استفاده از دوستان نجات یافته برای مشاوره نزدیک با مددجویان 8- انعقاد قرارداد رسمی بین مددجویان و درمانگر برای اتمام برنامههای درمانی و قبول مسوولیت در دوره درمان این راهها رابطه نزدیک درمان با داشتن روابط اجتماعی با خانواده، با محل کار و با دوستان را نشان میدهد.
"بررسی تغییرات الگوی مصرف مواد معتادان کشور"، مقاله ارائه شده به اولین همایش آسیبهای اجتماعی در ایران."