چکیده:
شناسایی و تبیین فرصتها در آسیای مرکزی به عنوان بخشی از محیط بین الملل از یک سو و شناسایی قابلیتهای ژئوپلیتیکی ایران از سویی دیگر، علایق ژئوپلیتیکی ما را در آن منطقه روشن می سازد. بدیهی است تبیین علایق ژئوپلیتیکی به تنهایی کافی نیست و برای اینکه بتوان از این علایق در سیاستگذاری ها و برنامه های راهبردی بهره برداری کرد، باید امکان دستیابی به آن علایق و شیوه های بهره برداری را جهت نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه مورد ملاحظه قرار داد. هدف مقاله حاضر مطالعه و تشخیص علایق ژئوپلیتیک ایران در آسیای مرکزی و همچنین امکان نقش آفرینی بیشتر ایران در آسیای مرکزی می باشد. برای این منظور با استفاده از روشهای کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه و همچنین مدل مفهومی ابداع شده توسط نگارنده به شناخت دقیق محیط تحقیق در چارچوب تعاملات ژئوپلیتیکی، تجانسهای ساختاری بین ایران و کشورهای آن حوزه و همچنین شکافها و تضادهای بازیگران رقیب در سطوح مختلف قدرت پرداخته شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با شناخت علایق ژئوپلیتیکی در کشورهای حوزه مورد مطالعه و با دید واقع بینانه می توان نقش آفرینی رقبا را محدود کرده و با تدوین خط مشی ها و کدهای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران بصورت حقیقی و کارکرد های واقعی، علایق ژئوپلیتیکی را برای نقش آفرینی ایرن پرورش داد و با استفاده از فرصتهای بنیادین و پایدار ژئوپلیتیکی و با همسو کردن تلاشها در برنامه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دفاعی- امنیتی زمینه را برای افزایش منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی فراهم کرد و موازنه ژئوپلیتیکی را به نفع ایران و کشورهای دوست منطقه تغییر داد. همچنین با توجه به اینکه پس از فروپاشی شوروی، مرزهای ژئوپلیتیکی آمریکا با مرزهای جغرافیایی روسیه انطباق پیدا کرد و این وضعیت موجب محاصره فیزیکی ایران و در نهایت افزایش هزینه های امنیتی کشور شد، به نظر نگارنده برای کاهش هزینه های امنیتی وضعیت فعلی ایران مناسب است که راهبرد اتحاد و ائتلاف در پیش گرفته شود.
The identification and elucidation of opportunities in Central Asia as a part of international environment on the one hand and identification of Iran’s geopolitical capabilities on the other would shed light on Iran’s status in this region. The main objectives of the present paper are to study the way of identification of Iran’s geopolitical interests in Central Asia and to explore the possibility for Iran to play a role in the region.
After the collapse of Soviet Union the geopolitical boundaries of the United States have overlapped those of Russia. As a result Iran has come under the siege of the United States، increasing its security costs. In order to reduce these security costs، it is pertinent for Iran to follow the policy of unity and coalition.
خلاصه ماشینی:
همچنين کارشناسان نمايندگي هاي ايران درآن کشورها در قالب يک سفر مطالعاتي ١، با شناسايي شکافهاي ناشي از بازيگري رقبا و تضادها و اختلافـات بـازيگران سـطوح مختلـف قدرت در اين منطقه ، از يک سو و از سوي ديگر بـا بررسـي تجانـسهاي سـاختاري ايـران و آسياي مرکزي و همچنين بررسي پتانسيلهاي وابستگي بـه قابليتهـاي ايـران بـر اسـاس مـدل مفهومي ابداع شده توسط نگارنده به تجزيه وتحليل آنها پرداخته است .
عنصر قدرت که از سوي بازيگران سياسي اعـم از دولتها، سازمانها، افراد و غيره به کـار گرفتـه مـي شـود در مقياسـهاي مختلـف محلـي، ملـي و بين المللي، شامل ابعـاد سياسـي، اقتـص ادي، فرهنگـي، نظـامي، علمـي - تکنولـوژيکي، ارتبـاطي - رسانه اي و غير آن مي باشد عنصر قدرت در هر سطحي و در هر بعدي چه از نظر توليد و چـه از نظر کاربرد و چه از نظرالگوي پخش و رده بنـدي، بـه نحـوي از عناصـر ديگـر يعنـي جغرافيـا و سياست متأثر بوده و متقابلا بر آنها تأثير ميگذارد (حافظ نيا،١٣٨٤: ٣٨) از نگاه نظريه سيستم ژئوپليتيکي جهان (سائل کوهن ) که بر اساس قـانون فيزيکـي کـه بـين حيات و فعاليت سيستم با ميزان دريافت انرژي رابطه وجود دارد وضـعيت کـشورها بـه عنـوان جزئي از سيستم کلان جهان تلقي مي شوند که در ارتباط با ساير کشورها و يا مناطق جغرافيايي کنش متقابل دارند .