چکیده:
درک عمیق نظریات در علوم انسانی، مستلزم شناخت مبانی فکری و اندیشههای نظریهپردازان این عرصه است. پژوهش حاضر بر آن است که با شیوهای توصیفی ـ تحلیلی، مبانی شناختشناسی ژان پیاژه را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پیاژه اساسا یک فیلسوف زیستشناس است که برای کشف ماهیت شکلگیری شناخت در انسان، از شیوه شناختشناسی تکوینی استفاده کرده و نتایج تحقیقات او منجر به نظریه رشدشناختی گردید. این پژوهش پس از بررسی آراء و نظرات وی، نتایج ذیل را حاصل نموده است: پیاژه بدون در نظر گرفتن تفاوت ماهوی مسائل عقلی و تجربی، با شیوه تجربی، اقدام به کشف شیوههای شکلگیری و ماهیت دانش در انسان نموده است. او تحت تأثیر زیستشناسی، با کاهش جایگاه انسان در حد یک ارگانیزم پیشرفته، والاترین هدف انسان را حیات اجتماعی مناسب در نظر گرفته است. وی با تعریف سازوکار شکلگیری تجربی دانش در انسان به انکار علم حضوری رسیده است. همچنین شیوه شکلگیری دانش در نظریه او منجر به مادی بودن علم میگردد.پیاژه، شناخت، معرفتشناسی، رشدشناختی.
خلاصه ماشینی:
"از اینرو، جای این سؤال همچنان باقی است که آیا میتوان بدون بررسی انگیزهها و اهداف او برای انجام چنین پژوهشهایی در حوزه شکلگیری شناخت، به درک کامل نظریه او نائل آمد؟ نظریه رشد شناختی پیاژه توانسته است نگاه کارشناسان به مقوله رشد شناختی و همچنین نظامهای آموزشی را در حد قابل توجهی دگرگون سازد و «یافتههای این روانشناسی جدید و بدیع به کاربردهای تربیتی مهمی منتهی شدهاند.
452 اکنون پس از آنکه پیاژه بر اساس نظریه شناختی خود به شیوه شکلگیری معرفت پی برده است، جای این سؤال باقی است که ماهیت دانش در نظر او چیست؟ آیا دانش و معرفت، وجودی مادی است که در ساختهای پیچیده شناختی، ادراک و ایجاد میگردد و یا آنکه دانش اساسا مجرد است و ادراک و شکلگیری آن تنها به وسیله موجودی مجرد میتواند صورت پذیرد؟ او در اینباره به صورت واضح و آشکار اظهارنظر نکرده است، بلکه میگوید: «تنها چیزی که میتواند در موضوع پیشینی قرار گیرد کارکرد است که منجر به پیدایش ساختهای پیچیده و پیچیدهتر میشود و توسط آنها دانش برای آدمی فراهم میگردد.
نتیجهگیری پیاژه در واقع، یک فیلسوف زیستشناس و روانشناس است و نگاه انسانشناختی او به انسان یک نگاه متعالی از نوع نگاه ادیان الهی نیست، بلکه او تحت تأثیر زیستشناسی، انسان را یک ارگانیزم بسیار پیشرفته میداند که برای رسیدن به تعادل نهایی و همچنین سازگاری با محیط و حل مشکلات خود نیاز به کسب دانش دارد و از این رهگذر است که او رو به دانش روانشناسی و بررسی تجربی شناخت آورده است."