خلاصه ماشینی:
"*در صحبتهائی که با برخی ازدانشجویان در مورد مشکلاتشان داشتم،مسائل متنوع و عدیدهای را مطرح کردند کهعمدتا بر سه محور استوار بود یکی مسألهارزشیابی،دیگری مسأله عدمهماهنگیوزارت آموزش عالی با دفتر سرپرستی امور دانشجویان که نمایندۀ ان وزارتخانه درهند است و بالاخره مشکل عدمهماهنگی دربخشها و ادارات مختلف خود وزارتخانهاست،که برای نمونه صحبتها و شرححالبرخی از آنها را براساس گفتههایشان نقل میکنم(در صورت لزوم آنها آماده معرفی خود ومدعی دفاع از اظهارات خود هستند):یکیاز برادران ما که الان مشغول تحصیل در دورهدکتری است،اخیرا که به ایران رفته بود،مدرک کارشناسی ارشد خود را برایارزشیابی به اداره مربوطه در وزارت آموزشعالی میدهد.
ایشان چنین اظهارداشت که سادهترین و ابتدائیترین معنایمسئولیت این است که هرکس در مقابل عملخود باید پاسخگو باشد و مورد مواخذه قرارگیرد و اگر مرتکب اشتباهی شد،خود اوستکه باید جور آن را بکشد و نه دیگری،اگراختلافنظری در بخشهای مختلف آن وزارتخانه وجود دارد،این مشکل،مشکلوزارتخانه است و نه مشکل دانشجو،و ایندر واقع،وزارتخانه است که موظف است فورامشکل خود را برطرف کند و اینظور نشودکه یک ادراه در این وزارتخانه(یعنی ادارهاعرام)دانشجوئی را طی حکمی رسمی برایتحصیل در دوره خاصی و در رشته خاص ودانشگاه خاصی به کشوری بفرستد که همهاینها مشخصا در آن حکم قید شده است ودانشجو دقیقا و بدون کمترین تغییری در انحکم به تحصیل بپردازد اما پس از اتمام دورهمذکور و بازگشت به کشور و مراجعه به ادارۀدیگر این وزارتخانه،یعنی به اداره ارزشیابی،ملاحظه کند که این حکم رسمی(مثلا شایدبه دلیل اینکه آن را شخص دیگر یا ادارۀدیگری در این وزارتخانه صادر کرده استو یا به هر دلیل نامقبول دیگری)در اینجااعتباری ندارد و در نتیجه خیلی ساده و بهراحتی و باعنوان کردن بهانههای سادهلوحانه،از آنچه که در احکام رسمی آنوزارتخانه قید شده است عدول کنند."