چکیده:
مقدمه: جوانی نسبی جمعیت، عوارض جنگ تحمیلی، تحریم ها، مهاجرت جوانان به تهران در جستجوی کار پژوهش در آسیب شناسی روانی جوانان بیکار تهران را الزامی می کند. روش: پژوهش حاضر طرحی علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان مذکر 25 تا 35 ساله ساکن شهر تهران بود. نمونه گیری پژوهش حاضر به روش تصادفی طبقه ای صورت گرفته است، 229 نفر شاغل و248 نفر بیکار 35-25ساله ساکن تهران همتاشده برحسب سن، تحصیل، و تاهل با وارسی نامه علایم ـ گونه 90 سئوالی ویراسته و پرسش نامه جمعیت شناختی بررسی شدند. نمره گذاری با نرم افزار وارسی نامه علایم- گونه 90 سئوالی ویراسته انجام شد. نمره ها و میانگین های دو گروه با روش t استیودنت مقایسه گردید. برای شدت و فراوانی نشانه های آسیب شناسی از مجذور خی استفاده شد. میانگین ابعاد نه گانه آزمون و سه بعد شاخص کلی شدت، شاخص ناراحتی از علایم و جمع علایم بین دو گروه سنجیده شد. یافته ها: میانگین همه ابعاد نه گانه و شاخص های سه گانه در بیکاران بالاتر از شاغل و همه در سطح 95% و بالاتر معنی دار بود. بالاترین میانگین آسیب شناسی روانی در بیکاران در مقیاس وسواس-اجبار با 29/1و پایین ترین نمره در حساسیت در روابط متقابل بود. بالاترین میزان آسیب های روانی در شاغلان در وسواس اجبار(97%) و پایین ترین، حساسیت در روابط متقابل(46%) بود. فراوانی نشانه های آسیب روانی در بیکاران 32% و در شاغل 27% بود. بین شدت کلی آسیب های روانی افراد شاغل و بیکار تفاوت وجود داشت. (001/0 P< ). بحث: فراوانی و شدت نشانه های آسیب شناسی روانی در بیکاران نسبت به شاغلان در حد معنی دار بالاتر است. بیکاری چه عامل یا معلول باشد، در هر دو وجه جوانان بیکار به شغل و درمان روانپزشکی نیازمندند.
خلاصه ماشینی:
"نمونهگیری پژوهش حاضر به روش تصادفی طبقهای صورت گرفته است،229 نفر شاغل و 228 نفر بیکار 35-25 ساله ساکن تهران همتا شده برحسب سن،تحصیل،و تأهل با وارسی نامه علایم-گونه 90 سئوالی ویراسته و پرسشنامۀ جمعیتشناختی بررسی شدند.
( Claussen,Bjorndal&Hjort,1993 )در پژوهش ما افراد بیکار در همۀ مقیاسهای نه گانۀ وارسی نامۀ علایم-گونه 90 سئوالی ویراسته از همتایان شاغل خود میانگینهای بالاتر داشتند که از نظر آماری معنیدار بود.
( Dew,Bromet&Penkower,1992 )در پژوهش ما فقط مردان مورد بررسی قرار گرفتند اما بین آنان انواع سطوح تحصیلی وجود داشت و نه فقط مقیاسهای افسردگی بلکه در دیگر مقیاسهای آسیبشناسی روانی هم مردان بیکار به صورت معنیدار آسیبشناسی روانی بالاتری داشتند.
ناتمن شوارتز و گادوت(2011)در بررسی عوامل اجتماعی و علایم بهداشت روانی در زنان دارای تجربه از دست دادن شغل اجباری 134 زن اسرائیلی 30 تا 45 ساله بیکار شده را مورد مطالعه قرار داده و به این یافتهها رسیدند که زنانی که چندینبار تجربه از دست دادن شغل داشتند تمایل بیشتری برای بازگشت به کار نسبت به آنهایی داشتند که تنها یکبار کار خود را از دست داده بودند.
نتیجهگیری فراوانی و شدت علایم آسیبشناسی روانی در مردان جوان بیکار نسبت به جوانان شاغل همتای خود به میزان منیدار از نظر آماری بالاتر است امکان دارد در این مورد بیکاری عامل یا معلول باشد که در هر دو وجه با این دو واقعیت مواجه میشویم که مردان جوان بیکار نیاز به داشتن شغل و درعینحال درمان آسیبهای روانی خود دارند."