چکیده:
باستانشناسی، افزونبر گذشتهی جایها و نقاط، به پیشینهی راهها هم میپردازد؛ به خط میان دو یا چند نقطه، به مسیر میان دو یا چند جای. چندوچونی راههای باستانی، از موضوعات محل توجه باستانشناسان بوده و هست، و در باستانشناسی ایران، یکی از مهمترین راههای باستانی پیونددهندهی میان شرق و غرب فلات ایران، «شاهراه خراسان بزرگ» بوده است؛ و بخشی بسیار کلیدی، در مسیر شاهراه خراسان بزرگ، «گردنهی پاطاق» کنونی است. خراسان بزرگ از یکسوی، و میانرودان از سوی دیگر، مبدا و مقصد بسیاری از رهگذران این راه و این گردنه بوده است. منابع تاریخی و شواهد باستانشناختی، بر اهمیت بالای این گردنه در طول تاریخ گواهی میدهند. در این مقاله تلاش داریم تا با تکیه بر نتایج بررسیهای میدانی متعدد و جستجویی بیشتر در منابع تاریخی از قبیل: نوشتههای جغرافیون باستان، سفرنامههای سیاحان و یادگارهای شاهان و شاهنشاهان، اهمیت گردنهی پاطاق را بههمراه جزئیات آن، بار دیگر یادآور شویم؛ همچنین سعیمان بر این بود که با کمک گرفتن از تحلیل عکسهای هوایی قدیم و جدید به درک بهتری از تغییرات روزگار نوین و معاصر در گردنهی پاطاق دستیابیم؛ در پایان از تحلیلهای نرمافزار GIS نیز برای بازسازی مسیر اصلی روزگار باستان (خصوصا پیش از اسلام) این مسیر بهره بردهایم. با استناد بر شواهد باستانشناختی برجای مانده در محدودهی گردنهی پاطاق کنونی، و نیز منابع تاریخی، میتوان از انطباق این گردنه با گذرگاه موسوم به «دربند مادی» (Μηδικὴ πύλη) یا «دربند(های) زاگرس» (Ζάγρου πύλαι) در متون جغرافیایی کلاسیک (یونانی و لاتین) و «عقبة حلوان» جغرافیون دوران اسلامی سخن گفت. در پژوهش ما مسیر باستانی (پیش از اسلام) در گردنهی پاطاق، که محور اصلی این مقاله است، شناسایی و بازیابی شد؛ دو مسیر دیگر که از دورهی صفوی بهبعد در گردنهی پاطاق مورد استفاده قرار گرفته است نیز بررسی و زمان تقریبی ایجاد هریک شناسایی شد.