خلاصه ماشینی:
"Immersion واژه مناسبتری جهت بیان مرگ در یک محیط مایع است چون در عمل،مرگ بدنبال توقف رفلکسی قلب همانند هیپوکسی بدنبال استنشاق آب رخ میدهد،با تماس آب با مناطق حساس مثل ناروفارتکس یا تماس ناگهانی آب سرد،با شکبه عصبی در ناحیه جلویی شکم (هیپوگاستریک)رخ میدهد کالبدگشایی در اینگونه موارد چیزخاصی را نشان نمیدهد و تشخیص بیشتر بر احساس چگونگی رخداد وقایع انجام میشود.
این مکانیسم یقینا در همه موارد رخ نمیدهد بعضی از کسانیکه از غرقشدگی نجات مییابند ممکن است دیسترس تنفسی همراه با هیپوکسی و هیپرکاینه بدنبال یک فاز تاخیری پیدا کنند،که بعنوان غرقشدگی ثانویه با سندرم پس از غوطهوری نامیده میشود،که مرگومیر بالایی دارد.
کف دهانی در طی انتقال جسد ممکن است از بین برود ولی در داخل راههای هوایی قابل شناسایی است c وجود کف دهانی برای غرقشدگی اختصاصی نیست و در هر موردی که همراه با تابلوی ادم ریه باشد،مثل مسمومیت تنفسی،مسمومیت با هروئین و نارسایی احتقانی قلب دیده میشود.
خونریزی به داخل سلولهای هوایی یا ماستوئید در طی غرقشدگی رخ میدهد،اما باز میگوئیم که این ضایعه اختصاصی نیست و در سایر وضعیتهای احتقان وریدی مثل مرگ ناگهانی قلبی رخ میدهد( b ) برقگرفتگی و صاعقهزدگی Electricrty and Lightning با توجه به توزیع جهانی آن موارد مرگ بعلت الکتریسته کم میباشد.
در شکل b بهنظر میرسد شکستگی مربوط به زمان حیات و خونریزی از استخوان مربوط به زمان حیات است اما در واقع یک آرتیفکت بعد از مرگ بدنبال حرارت میباشد."