چکیده:
هدف از نوشتار حاضر، ترسیم تحولات آموزش عالی مالزی به عنوان یکی از رقبای جدی ایران در آسیا، در دو بعد کیفی و کمی است. روش تحقیق در بخش تحولات کیفی، مطالعه اسنادی، و در بخشهای دیگر بررسی آماری است.
یافتهها نشان میدهد که مالزی با تدوین دو برنامه موسوم به 2010 و 2020 در این بخش به دستاوردهای مهمی بویژه در توسعه ظرفیتهای دسترسی و ایجاد فرصت های برابر نائل شده است.
این کشور با پیش بینی ساختاری مستقل در وزارت علوم تحت عنوان بخش مدیریت آموزش عالی خصوصی، به نحو چشمگیری به توسعه دانشگاه های خصوصی و جذب دانشجویان خارجی رو آورده است. پنج سیاست کلان آموزش عالی مالزی عبارتند از: افزایش استقلال دانشگاهی، ارتقای کیفیت، جهش در جذب دانشجویان خارجی، نوسازی تربیت معلم، و تغییر ساختار پذیرش دانشجو.
در بخش مولفههای کمی نیز در اکثر زمینهها شاهد توسعه ظرفیتها و رشد چشمگیر هستیم؛ هر چند این تحول، آسیب ها و چالشهایی را چون عدم تعادل در نسبت استاد به دانشجو و مقوله تضمین کیفیت به همراه داشته است.
Malaysia higher education went through the stage of establishing the first institutions before 1957 when Malaysia gained its independence، and afterward، it has passed through four stages of development.
The present study aims to illustrate both qualitative and quantitative aspects of higher education developments in Malaysia as one of Iran’s serious competitors in Asia. In the qualitative developments section، the research method is documentary study، and in other sections، the research method is statistical evaluation.
The findings show that Malaysia has gained significant achievements especially in developing access capacities and creating equal opportunities through developing two programs named 2010 and 2020.
This country، projecting an independent structure named “the Management Department of Private Higher Education” in the Ministry of Science، has a great tendency to develop private universities and attract foreign students. Five major policies regarding Malaysia higher education are increasing academic autonomy، quality promotion، and increase in attracting foreign students، reconstructing teacher training and restructuring student admissions.
Concerning the quantitative components section، we distinguish an increase in capacities and considerable progress in most areas. However، this development was accompanied by some harms and challenges such as the inequality in the ratio of professors to students and quality assurance issues
خلاصه ماشینی:
دليل آن ، محدود بودن شهرنشيني، بافت روستايي، بيسوادي و فقدان صنعت و نظام اداري مدرن در اين دوره است ؛ اما پس از استقلال از بريتانيا و تصويب قانون آموزش در نخستين سال استقلال و سپس در سال ١٣٦١ ميلادي بتدريج شاهد تأسيس دانشگاه هاي متعدد از طريق توسعۀ دانشکده هاي مستقل و ايجاد فرصت هاي برابر آموزشي هستيم .
بعد از استقلال در سال ١٣٥١ ميلادي، دولت تازه تأسيس به بررسي راه هايي پرداخت تا بتواند فرصت هاي آموزشي بيشتري را براي کشور فراهم کند؛ از جمله اينکه به عنوان راهکاري براي از بين بردن بيسوادي، مدارسي در مناطق روستايي تأسيس کردند و با اين کار دستيابي تمام نژادها به آموزش افزايش يافت .
مالزي در سال ١٣٣٦ ميلادي شاهد خصوصيسازي دانشگاه هاي دولتي و تصويب قوانين بسياري در زمينه اصلاحات اساسي در نظام آموزش عالي، بويژه آموزش عالي خصوصي بود؛ از جمله اين قانون ها عبارتند از: ١- قانون آموزشي ١٣٣٦ ميلادي (قانون ٥٥٣) (براي جايگزيني قـانون آموزشـي ١٣٦١ ميلادي ).
داتوک نجيب تون رزاق ، معاون نخست وزير مالزي، در ابتداي سال ١٣٣٣ ميلادي اعلام کرد که به دانشگاه هاي اين کشور خودمختاري بيشتري داده خواهد شد تا براي افزايش سطح کيفي خود و همچنين کسب رتبه بهتر در سطح بين المللي اقدام کنند و از اين اعطاي استقلال تدريجي به صورت صحيح و کارآمد بهره برداري کنند.