چکیده:
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزه باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
خلاصه ماشینی:
"اما کاربرد عقلانیت فضیلتمحور در باور به وجود خدا، نیازمند پاسخ به این سؤالات است: آیا میتوان در برابر فضیلتهای شناختاری مربوط به باورهای حسی یا حافظهای، به فضیلت شناختاری دینی قائل شد؟ در صورت وجود فضیلت شناختاری دینی، منظر معرفتی فاعل شناسا دربارة باورهای دینی به چه معناست؟ پاسخ به این دو سؤال، پیشفرضهای عقلانیت فضیلتمحور در باور به وجود خدا هستند؛ زیرا تنها در صورت مشابهت در موضوع میتوان به مشابهت در حکم اعتقاد داشت.
همین معیار برای قوة باورساز دینی به طور خاص قابل اجراست؛ به این نحو که قوه و توانایی فاعل شناسا در حوزة گزارههای مربوط به یک هستی ماوراء طبیعی ـ یعنی خدا ـ و تحت شرایط خاصی که یک باور دینی در آن شرایط شکل میگیرد، در تشخیص صدق و اجتناب از کذب مورد تأیید باشد.
در بحث حاضر ـ که به دنبال عقلانیت باورهای حاصل از فضیلتهای شناختاری هستیم ـ این سؤال قابل طرح است که آیا میتوان باورهای حاصل از قوای باورساز دینی را یک باور پایه محسوب کرد؟ پاسخ فرضی سوسا به این سؤال مثبت است؛ زیرا در فرض مذکور، قوة باورساز دینی، یک فضیلت شناختاری است.
آیا باور به وجود خدا، با سایر باورهای من هماهنگی و سازگاری دارد؟ آیا این باور، از علتی متناسب با باور مذکور حاصل شده است؟ آیا این باور، با اطلاعات من نسبت به قابل اعتماد بودن قوة باورساز باور مذکور، تلائم و سازگاری دارد؟ پاسخ به سؤال اول، عقلانیت باور به وجود خدا را در ارتباط با دیگر باورهای موجه فاعل شناسا مورد توجه قرار میدهد."