چکیده:
آزادی اراده و اختیار، پیش فرض بسیاری از مکاتب اخلاقی ، از جمله مکتب اخلاقی کانت است . کانت آزادی اراده را از دیدگاه نظری و عملی مورد بحث قرار می دهـد. و معتقد است مطابق مبانی فلسفه سنتی ، آزادی اراده مسئله ای جدلی الطرفین است که می توان بر وجود و نفی آن برهان فلسفی اقامه کرد. بنابراین ، در فلسـفه رایـج ، آزادی اراده به تناقض می انجامد.کانت ، بر اساس مبانی فلسفی خویش ، راهی برای رفع این تناقض نشان می دهد، اما اثبات آزادی اراده را از راه عقل نظـری نـاممکن می داند. وی در مباحث عقل عملی به اثبات اختیار می پردازد. بـه اعتقـاد او، غایـت اخلاق ، اراده خوب است و اراده خوب ، فرع بـر وجـود آزادی اراده اسـت . بنـابراین ، آزادی اراده پیش فرض وجود اخلاق است ، و چـون اخـلاق امـری بـدیهی و مـورد پذیرش است ، پس آزادی نیز باید پذیرفته شود.
خلاصه ماشینی:
او پــس از تقریــر دو نظریــه متنــاقض در بــاب اختیــار و ارتبــاط آن بــا علیــت و نیــز توضــیح برهان های اقامه شده برای هر یـک از نظریـات ، بـر اسـاس مبـانی فلسـفه ، خـود راه حلـی را بـه این صـورت عرضـه می کنـد: اختیـار امـری ممکـن اسـت و می توانـد بـا علیـت طبیعـی جمـع شـود.
٤. علیت و اختیار در کتاب نقد عقل نظری چنان که اشاره شد، کانت در کتاب نقد عقل نظری، از مسئله جبر و اختیار به عنوان یـک مسـئله جدلی الطرفین در فلسفه سنتی یاد می کند که در قضیه اصل یا برنهاد، اختیار به عنوان نوعی علت اثبات می شود، اما قضیه مقابل یا برابرنهاد این است که آزادی و اختیار وجود ندارد و هـر چیـز در جهان فقط مطابق قوانین طبیت روی می دهد.
p ,١٩٧٠ ,Kant) اگر پدیدارها اشـیای فـی نفسـه باشـند، اختیـار را نمی تـوان حفـظ کـرد؛ [زیـرا در ایـن صـورت عالم پدیداری و عالم نفس الامـر، عـالم واحـدی خواهنـد بـود؛ و چـون در عـالم پدیـدارها، کـه عالم تجربه حسی است ، تنهـا قـوانین طبیعـت حـاکم اسـت و اختیـار مصـداق نـدارد، بنـابراین ، در عالم نفس الامر هم تنهـا همـین قـوانین طبیعـت حـاکم خواهـد بـود]؛ امـا اگـر پدیـدارها را تنها همان که واقعا هسـتند، یعنـی تصـوراتی قلمـداد کنـیم کـه بـر اسـاس قـوانین تجربـی بـا یکـدیگر ربـط و پیونـد دارنـد، آنهـا بایـد علتـی غیـرپدیـداری داشـته باشـند.