Abstract:
در توجیه پدیده ضریب ارزش دفتری به ارزش بازار، دو دیدگاه موجود است. اقتصاددانان مالی معتقدند که این صرف بارده به دلیل ریسک زیاد سهام با ضریب B/M بالا است که منشا این ریسک بازده ضعیف گذشته سهم است. در حالی که طرفداران مالی رفتاری معتقدند فراواکنشی سرمایهگذاران دلیل این پدیده است با تفکیک بازده گذشته به بازده مشهود و نامشهود و با استفاده از تکنیک رگرسیون اثر هر بخش از بازده گذشته بر بازده آتی بررسی شد. بازده نامشهود آن بخش از بازده گذشته یک سهم است که ارتباطی به عملکرد مالی سهم ندارد، در حالی که بازده مشهود آن بخش از بازدهی یک سهم است که در اثر افشای اطلاعات مالی در قالب صورتهای مالی به بازار ایجاد میشود. نتایج حاکی از آن است که بازدهی آتی سهم ارتباطی به عملکرد مالی شرکت ندارد، در حالی که بازده آتی به صورت بسیار قوی با بازده نامشهود گذشته ارتباط معکوس دارد. لذا دلیل واقعی پدیده ضریب B/M، فراواکنشی سرمایهگذاران روی بازده نامشهود است.
There are two interpretations concerning the book to market ratio (B/M) effect. Financial economists believe that risk premium corresponding to high B/M stocks is due to high risk of these companies which are originated from previous weak performance. On the other hand، behaviorists believe “overreaction” as the main source of this phenomena. We investigate these two interpretations more deeply in this paper. We decompose past return into two components of tangible and intangible return and investigate the effect of each component on the future returns using panel regressions technique. Intangible return is the part of return which is not related to financial performance of the firm. Tangible return is the part of return which is caused by disclosure of accounting-based information. Our findings show there is no relation between future return and past financial performance of the firm، while there is a significant negative relation between future return and past intangible return. Therefore it seems that the main cause of the B/M effect is investors’ overreaction to intangible return.
Machine summary:
"مهمترین شواهدی که لاکاشینوک، شیلر و ویشنی در مقاله خود به آن استدلال میکند این است که بازده آتی سهام با رشد فروش شرکت در پنج سال گذشته رابطه منفی دارد [12، 23].
ضریب ارزش دفتری به ارزش بازار گذشته و بازده ارزش دفتری متغیرهایی هستند که میزان بازده اطلاعات مشهود را کنترل میکنند و در نتیجه ضریب برآوردی برای متغیر سوم (بازده سهم در پنج سال گذشته) نشاندهنده رابطه بین بازده آتی و بازده نامشهود گذشته خواهد بود.
همانطور که قبلا توضیح داده شد، متغیر −5 در این رگرسیون نقش متغیر کنترل را داشته و ضریب برآوردی برای متغیر −5, نشاندهنده رابطه بین بازده مشهود گذشته و بازده آتی است.
این یافته را میتوان اینگونه تفسیر کرد که افزایش سرمایه خود معیاری برای اطلاعات نامشهود است،؛ یعنی زمانی که شرکتها منابع جدید مالی از طریق افزایش سرمایه جذب میکنند، به سرمایهگذاران اعلام میکنند که فرصتهای رشد مناسبی در شرکت موجود است.
در ادامه به منطور بررسی نتایج پژوهش لاکاشینوک، شیلر و ویشنی به بررسی رابطه بین رشد فروش در گذشته و بازده آتی پرداخته میشود که نتایج در جدول 8 گزارش شده است.
هدف این است که بررسی شود که آیا رابطه معکوس برآوردی در رگرسیون بین بازده آتی و رشد فروش در گذشته، بعد از لحاظ کردن افزایش سرمایه هنوز هم پابرجاست یا خیر.
در بخش اول به منطور بررسی تحلیل پدیده ضریب ارزش دفتری به ارزش بازار و همچنین پدیده بازگشت که در پژوهشهای قبلی در بورس اوراق بهادار تهران به اثبات رسیده بود و با استفاده از مدلی که بازده گذشته را به دو بخش بازده مشهود و بازده نامشهود تقسیمبندی میکند، به دنبال دلایل واقعی شواهد تجربی بالاست."