Abstract:
تحقیق حاضر با تفکیک متغیرهای حسابداری به متغیرهای مبتنی بر ارزش و متغیرهای متداول حسابداری ، محتوای افزاینده اطلاعاتی متغیرهای مبتنی بر ارزش را نسبت به متغیرهای متداول حسابداری مورد مقایسه قرار می دهد. پرسش اصلی این تحقیق آن است که آیا متغیرهای مبتنی بر ارزش نسبت به متغیرهای متداول حسابداری دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی در تبیین بازده سهام هستند یا خیر؟ متغیرهای متداول حسابداری مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: سود حسابداری ، بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و جریان نقد عملیاتی و متغیرهای مبتنی بر ارزش ، ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده و ارزش افزوده سهامدار می باشند. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. با توجه به معیارهای مورد نظر جهت نمونه گیری ، تعداد ١٢٨ شرکت به عنوان نمونه انتخاب و طی سال های ١٣٨٤ تا ١٣٩٣ مورد بررسی قرار گرفته است . شایان ذکر است به منظور آزمون فرضیه های تحقیق و برآورد ضرایب از روش تجزیه و تحلیل پنل با بکارگیری نرم افزار ای ویوز استفاده شده است . نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی هستند.
Machine summary:
پرسش اصلی این تحقیق آن است که آیا متغیرهای مبتنی بر ارزش نسبت به متغیرهای متداول حسابداری دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی در تبیین بازده سهام هستند یا خیر؟ متغیرهای متداول حسابداری مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: سود حسابداری ، بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و جریان نقد عملیاتی و متغیرهای مبتنی بر ارزش ، ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده و ارزش افزوده سهامدار می باشند.
به عبارت دیگر آیا معیارهای مبتنی بر ارزش نظیر ارزش افزوده اقتصادی F٢٣، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده F٣٤ و ارزش افزوده سهامدارF٤، دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به معیارهای متداول ارزیابی بازده سهام نظیر سود حسابداری ، بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و وجوه نقد حاصل از عملیات هستند یا خیر؟ بیان مساله وقوع انقلاب صنعتی و تداوم آن در اروپا در قرن نوزدهم ، ایجاد کارخانه های بزرگ و اجرای طرح های عظیمی چون احداث شبکه های سراسری راه آهن را می طلبید، که سرمایه های مالی کلانی نیاز داشت .
برای مثال ارزش افزوده اقتصادی با کم کردن هزینه فرصت حقوق صاحبان سهام از سود خالص به دست می آید، بنایراین به نظر می رسد معیارهایی از این دست که هزینه فرصت همه منابع به کار گرفته شده در شرکت را مد نظر قرار می دهند، می توانند دارای محتوای اطلاعاتی بالاتری از معیارهای متداول حسابداری بوده و بازده شرکت ها را بهتر تبیین نمایند.
در این تحقیق که از مدل ارزیابی عمومی بازده استفاده شده است ، این فرضیه که ارزش افزوده دارای محتوای اطلاعاتی نسبی بیشتری نسبت به سود و وجوه نقد حاصل از عملیات می باشد، به تایید رسیده است .