Abstract:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان تبلیغات تجاری تلویزیون با انتخاب محصولات از طرف مشتریان انجام شده، که در آن از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه شهروندان 25 تا 60 ساله شهر تهران، برابر با 374/528/7 نفر است و حجم نمونه 386 نفر، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار استنباطی و آزمون های کندال، ضریب پیرسون، رگرسیون خطی و ... مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمون پیرسون بین انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) و متغیرهای علاقه به تبلیغات تجاری تلویزیون، اعتماد به تبلیغات، محتوای ساختاری تبلیغات، نوع نگرش به تبلیغات تجاری، جذابیت ظاهری، میزان تماشای تبلیغات تجاری تلویزیونی و آشنایی با برند کالا رابطه معنادار مثبتی وجود دارد و نتایج ضرایب رگرسیونی نشان می دهد که همبستگی بالایی بین نگرش به تبلیغات تلویزیونی و انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) وجود دارد.
Machine summary:
رابطه توافقی بین نوع نگرش به تبلیغات تجاری و انتخاب محصولات اهمیت و نقش تبلیغاترسانه در انتخاببه تصویر صفحه مراجعه شود بر اساس نتایج آزمون همبستگی کندال tau-b در فاصله اطمینان 95درصد و سطح معناداری (05/0>000/0=sig) بین نوع نگرش به تبلیغات تجاری تلویزیون و انتخاب محصولات از طرف مشتریان رابطه معناداری وجود دارد و با توجه به میزان ضریب 294/0=value رابطه بین دو متغیر مثبت است.
بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، در فاصله اطمینان 99درصد و سطح معناداری 000/0=sig، بین اعتماد به تبلیغات تجاری تلویزیون و انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) رابطه معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، در فاصله اطمینان 99درصد و سطح معناداری 000/0=sig ، بین محتوای ساختاری تبلیغات تجاری تلویزیون و انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) رابطه معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، در فاصله اطمینان 99درصد و سطح معناداری 000/0=sig ، بین نوع نگرش تبلیغات تجاری تلویزیون و انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) رابطه معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، در فاصله اطمینان 99درصد و سطح معناداری 000/0=sig ، بین جذابیت ظاهری تبلیغات تجاری تلویزیون و انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) رابطه معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج ضرایب رگرسیونی، نوع نگرش به تبلیغات تجاری تلویزیونی بیشترین تأثیر را بر انتخاب محصولات از طرف مشتریان (الگوی مصرف) دارد که این امر از نحوة ارائه و محتوای پیامهای تبلیغی و ساختارهای پیام ارائهشده در تلویزیون نشئت گرفته است و باید در راستای نیاز مخاطبان و اهداف صاحبان کالا و محصولات باشد؛ برای تغییر نگرش مردم نسبت به پیامهای تبلیغاتی باید از دیدگاه کارشناسانه در تدوین و اجرا و راندمان اجرایی و تأثیرگذاری آن استفاده شود.