Abstract:
یکی از نقدهای وارد بر خطمشیهای نوآوری در جهان، افزایش شکاف بین فقر و غنی در کشورها متعاقب اجرای خطمشیهای پیشین است. در این راستا حوزه مفهومی جدید «رشد فراگیر» و «نوآوری فراگیر» به عنوان یکی از نگاههای جدید در خطمشیگذاری، به شناسایی تجارب و خطمشیهایی میپردازد که در کاهش نابرابری در سطح جوامع اثرگذارند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ساختاری موثر بر شکلگیری تجارب نوآوری فراگیر و با روش فراتلفیق کیفی درخصوص تحقیقات نوآوری فراگیر انجام شد. برای تحلیل دادهها، از «مدل نردبان نوآوری هیکز» استفاده شد و مؤلفههای شناسایی شده در سطوح خرد تا کلان دستهبندی شدند. مدل نهایی شامل چهار بُعدِ دولت، فناوری مناسب، شبکههای جهانی و سازمانهای مردمنهاد (سمنها) به عنوان عوامل ساختاری موثر در نوآوری فراگیر است. در بخش دستاوردها بر نقش فناوری مناسب، به عنوان بستری که جذب مشارکت و نیز توانمندسازی افراد حاشیهای در قعر هرم جامعه برای تلاش به منظور کاهش نابرابری را میسر میکند، تاکید شده است.
Studies show innovation policies in the world have increased the gap between rich and poor. So a new conceptual research era has developed as a new looks to public policy making as “inclusive growth” and “inclusive innovation” to identify the innovative practices which results in inequality reduction. This research aims to identify the structural dimensions of inclusive innovation formation. The study is a qualitative met synthesis on inclusive innovation articles. “Heeks inclusive innovation ladder” was used for data analysis and the identified items were classified in micro to macro level. The final Model has four Dimensions: Government، appropriate technology، international networks and NGOs as structural dimensions affecting inclusive innovation. Study finding emphasis on appropriate technology as a suitable platform for engaging and empowering the marginalized people in order to reduce the inequality
Machine summary:
جدول ١- ويژگيهاي نوآوري فراگير و جريان اصلي(٢٠١٣ ,Pansera) ساختار حاکميتي سرمايه اکوسيستم ارتباطي فناوري نوآوري فراگير کارآفرين منفرد بسيار اندک خوشه هايي از سطح پايين و شرکت هاي خرد شرکت هاي خرد پايه اي نوآوري جريان شرکت کوچک و متوسط سرمايه هاي کم شبکه ها و خوشه هاي سطح پايين يا اصلي کنسرسيوم ها (طرح همکاري) تا متوسط صنعتي متوسط 1 1- Super star effects 2- Mainstream innovation پيش از شکل گيري مفهوم نوآوري فراگير، نگاه هايي حاکي از نقد و يا رد جريان اصلي را ميتوان در انديشه ها و بحث هاي مطرح شده درباره «فناوري مناسب ١» در دهۀ ١٩٧٠ دنبال کرد؛ همۀ اين افراد به دنبال توسعۀ مدل هاي جايگزين نوآوري بودند که نيازهاي افراد محروم نيز بر اثر نتايج نوآوري برآورده شود(٢٠١٤ ,Nugroho &Heeks, Foster, (.
به اين ترتيب عوامل شناسايي شده در دو رده مولفه ها و ابعاد به اين ترتيب دسته بندي شدند: جدول ٢- عوامل ساختاري در مدل نوآوري فراگير فراواني بعد مولفه (درصد مقالات ) خط مشيگذاريهاي نشر نوآوري %26 )Rui, 2012) )Mark Andrew Dutz, 2007) )Janiunaite & Gelbudiene, 2014))Paunov, 2013b) دولت حمايت (٢٠٠٧ ,Gupta( (٢٠٠٧ ,Mark Andrew Dutz(Vincent- ( ٢٠% ٦٠% Lancrin & Echazarra, 2014) تنظيم مقررات (٢٠١٦ ,Nwachukwu &Asongu ( (٢٠١٢ ,Rui( (Ali, %30 (Rodríguez-Pose & Tselios, 2013)(Paunov, 2013b)(2007 پذيرش (٢٠١٤ ,Gelbudiene &Janiunaite )(١٩٩٣ ,Pursell)(Henkel, فناوري %26 %40 (Donovan, 2012)(2006 مناسب يادگيري (١٩٩٨ ,Weil &Basu ((٢٠١٤ ,Heeks &Foster ( ١٣% شبکه هاي اتصال به شبکه هاي جهان (٢٠١٤ ,Gelbudiene &Janiunaite )Gupta, ( %26 %26 جهاني 2012))George et al.