Abstract:
بخش مهمی از علم سیاست به شناسایی رفتار و افکار انسان مربوط میشود. رهبران سیاسی بهرغم مقام خود در جامعه، ویژگیهای شخصیتی مختص به خود را دارند که میتواند پیامدهایی برای تصمیم گیری آنها در عرصه سیاست داشته باشد. از این رو لازم است برای فهم اقدامات و سرنوشت رهبران سیاسی، شخصیت آنان به دقت از دیدگاههای روانشناختی مورد واکاوی قرار گیرد این مقاله بدنبال پاسخ به این سئوال است که چگونه ویژگیهای شخصیتی شاه در پیوند با سیاست خارجی او مبتنی بر وابستگی بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله کیفی با رویکرد توصیفی-تاریخی است و دادههای پژوهش به شیوه کتابخانهای و از طریق فیش برداری جمع آوری شده است. بر اساس تحلیل رفتار متقابل اریک برن و بررسی سبک رشد شخصیتی محمد رضا پهلوی به نظر میرسد، نوع تربیت خانوادگی شاه مبتنی بر استبداد رضاشاهی از یک طرف و تنوع محیطهای تربیتی محمدرضا از طرف دیگر باعث شده بود تا علاوه بر ظهور وابستگی در شخصیت او به روسای جمهوری امریکا به عنوان «پدر» نگاه کند. نتایج تحقیق نشان میدهد که به واسطه حضور رضاشاه به عنوان فردی قدرتمند در زندگی شخصی و سیاسی محمدرضاشاه، او هرگز نتوانست از سیطره روانی پدر خارج شود و در تعاملات سیاسی همواره بدنبال یک حامی بوده است..
Machine summary:
بر اساس تحلیل رفتار متقابل اریک برن و بررسی سبک رشد شخصیتی محمد رضا پهلوی به نظر میرسد، نوع تربیت خانوادگی شاه مبتنی بر استبداد رضاشاهی از یک طرف و تنوع محیط های تربیتی محمدرضا از طرف دیگر باعث شده بود تا علاوه بر ظهور وابستگی در شخصیت او به روسای جمهوری امریکا به عنوان «پدر» نگاه کند.
برخی چون محمدرضا پهلوی، سران نظامی و مقامات ارشد رژیم پهلوی، سلطنت طلبان و حتی سیاست مداران و مأموران سیاسی غربی از جمله ویلیام سولیوان ، سفیر ایالات متحده امریکا (نک : سولیوان ، ١٣٦١)؛ آنتونی پارسونز، سفیر بریتانیا در ایران (پارسونز، ١٣٦٣) و ژنرال هایزر (هایزر، ١٣٦٥) طرفدار نظریه توطئه هستند و معتقدند انقلاب اسلامی در حقیقت یک توطئه از قبل طرح ریزی شده توسط قدرت های خارجی (امریکا و انگلستان ) برای سقوط رژیم شاه بود.
از این رو هدف این نوشتار، بررسی روانشناختی شخصیت محمدرضا پهلوی و تحلیل آنها بر اساس الگوی اریک برن برای دستیابی به خصوصیات روحی و روانی اوست تا نشان دهد این نظریه تا چه اندازه در شناسایی جنبه های روانی شخصیت محمدرضا پهلوی مؤثر است و اساسا عوامل ناهمگون محیطی و اجتماعی دوران کودکی و رفتار سلطه گرایانه پدر و فقدان حمایت و محبت در زندگیاش چه تأثیری در شکل گیری شخصیت و رفتارهای او داشته و کدام بخش از شخصیت او غالب و برجسته تر است .