Abstract:
از جمله مباحث مورد گفتوگو در حقوق محیط زیست، بحث از زیان وارده و لزوم جبران آن زیان است که بعد از تحقق فعل زیانبار و رابطه سببیت بین فعل زیانبار و زیان وارده، طرح میشود، زیان به محیطزیست باید زیان مالی باشد یعنی خسارت به مال غیر وارد شود تا قابل مطالبه باشد. این مقاله دنبال اثبات آن است که مواهب طبیعی مال عموم انسانها محسوب میگردند و این موضوع در فقه امامیه قابل اثبات است و شواهدی برای اثبات آن ذکر شده است، به طور مثال برخی فقها در مقوله تنجیس منجر به تخریب مسجد قائل به وجود حکم تکلیفی لزوم تطهیر مسجد و حکم وضعی ضمان مقابل تخریب اموال مسلمین شدهاند. با تنقیح مناط بین مالیت مسجد که از آن عموم مسلمین است و مواهب طبیعی که از ان عموم انسانهای جهان است میتوان مالیت مواهب طبیعی را ثابت و ضمان تخریب آن را اثبات نمود. همین طور با تمسک به مذاق شرع و مبحث منطقةالفراغ شهید صدر میتوان این مالیت را پذیرفت و ضمان مخرب محیطزیست را ثابت نمود.
environmental loss, its compensation, and casual relationship between a damage and a conduct are among debatable issues in environmental law. The damage to environment should be financial in order to be claimable. This article aims to prove that natural blessings belong to all human beings and this can be proved under Imamiyah jurisprudence. There are evidences in Imamiyah jurisprudence confirming this idea; for instance, some Islamis jurists believe that in a case when it is necessary to destroy a mosque in order to purify it from a filth, the imperative rules require muslims to purify the mosque and the positive rules provides the liability for destruction of muslims' properties. By analogy between the mosque, as it belongs to all muslims, and the natural blessings, one can prove the proprietary worth of these blessings and the necessity of seeking liability in case of their destruction. Similarly, this proprietary worth and the liability of the destroyer of environment can be accepted by resort to the Sharia spirit and also the idea of martyr Muhammad Baqer Al-Sadr regarding occasions where there is no specific rule(mantaqa tol faraq).
Machine summary:
قسمت اول: ماهیت زیان به محیطزیست و شیوه تحلیل مسائل آن 1- ماهیت زیان به محیطزیست اول اینکه چه نوع زیان عینی، قابل مطالبه است، خود قابل گفتوگو میباشد: مثال آیا زیانی که در سالهای آتی ثمرة آن مشخص میشود، مثل آلوده کردن، یا زیانهایی که خیلی محسوس نیست از قبیل ارائه میوههای تغییر یافته ژنتیکی به جای میوه طبیعی زیان تلقی میگردد یا خیر؟ ایا زیان به هوا و تخریب تدریجی لایة ازن نیز تخریب تلقی میگردد و زیان محسوب میشود یا خیر؟ این سؤالها از مباحث عینی است که باید بررسی شوند.
بحث مهمتر این است که آیا زیانهای معنوی نیز ضرر تلقی میگردند یا خیر؟ برای مثال قطع درخت در یک منطقه، زیان محسوب میشود و قابل مطالبه است، اما آیا از بین رفتن منظرهای که با وجود درخت مذکور موجود بود نیز ضرر قابل مطالبه است یا خیر؟ مطالبة خسارت معنوی خود مقولة مفصلی است که امروزه در ایران و جهان با مشکلهای زیادی روبرو است؛ به همین دلیل در بحث زیان به محیطزیست، بیشتر گفتوگوها دربارة خسارت مادی است، آن هم زیانهای محسوس و قابل احتساب که میباید دربارة خسارت معنوی هم گفتوگوهای علمی بیشتر صورت پذیرد و قانونگذاری مناسب محقق گردد.
ب- شرط تحقق مالیت محیطزیست در مقوله محیط زیست اگر بخواهیم محیط زیست را مال تلقی نمائیم و جزء منطقه الفراغ در حوزه فقه و اقتصاد اسلامی بدانیم که شارع در زندگی اجتماعی مردم برای آن حکمی تعیین نموده است باید نکات زیر را مد نظر قرار دهیم.