Abstract:
تمدن بینالنهرین کلیدیترین تمدن مدون بشری است. در این تمدن کهن با وسیعتر شدن جامعهمدنی برای حفظ حکومت و نظمجامعه، مجموعهقوانین مدونی برای اولینبار در طول دوران حیاتبشر تدوین گردید. در این قانوننامهها، مجموعه جرایمی با مجازات خاص معین شد. قتل دیگری به نحوعمد با مجازات کیفرمرگ که یکی از این جرایم با اهمیت و اساسی بود، برای اولین بار رابطه خاصی بین بزهدیده، جرم و بزهکار را شکل داد. زیرا مبتنی بر انتقام و سازگاری با طبعیت انسان بود. در ابتدای مقررات قتل، مجازات کیفر مرگ و سپس مجازات قصاص به عنوان مجازات اصلی این جرم تعیین شد. اما با پدیدار شدن روابط اجتماعی و تاسیس نهاد اصل ارزشگذاری، شکلگیری داد و ستد، یعنی رابطه بدهکار و طلبکار قانون خسارت مالی یا فدیه وارد مجموعه قوانین کیفری شد. لذا اولین مجازات قتلعمد، کیفرمرگ، قصاص و سپس فدیه مقرر شد، هر چند در تقدم و تاخر این دو اختلافنظر وجود دارد. این قانوننامهها از نارساییها و تبعیضهای اساسی رنج میبرد، اما به دلیل آنکه از اولین قانوننامههای بشر به شمار میآیند، پیشرفت عظیمی در قانونگذاری تلقی میشوند. ازاینرو در این مقاله به بررسی مجازات قتل عمد که از مهمترین و چالشیترین جرایم بشر نه تنها در ادوار گذشته، بلکه درجامعه امروز نیز به شمار میآید در تمدن بینالنهرین میپردازیم. تمدن بینالنهرین کلیدیترین تمدن مدون بشری است. در این تمدن کهن با وسیعتر شدن جامعهمدنی برای حفظ حکومت و نظمجامعه، مجموعهقوانین مدونی برای اولینبار در طول دوران حیاتبشر تدوین گردید. در این قانوننامهها، مجموعه جرایمی با مجازات خاص معین شد. قتل دیگری به نحوعمد با مجازات کیفرمرگ که یکی از این جرایم با اهمیت و اساسی بود، برای اولین بار رابطه خاصی بین بزهدیده، جرم و بزهکار را شکل داد. زیرا مبتنی بر انتقام و سازگاری با طبعیت انسان بود. در ابتدای مقررات قتل، مجازات کیفر مرگ و سپس مجازات قصاص به عنوان مجازات اصلی این جرم تعیین شد. اما با پدیدار شدن روابط اجتماعی و تاسیس نهاد اصل ارزشگذاری، شکلگیری داد و ستد، یعنی رابطه بدهکار و طلبکار قانون خسارت مالی یا فدیه وارد مجموعه قوانین کیفری شد. لذا اولین مجازات قتلعمد، کیفرمرگ، قصاص و سپس فدیه مقرر شد، هر چند در تقدم و تاخر این دو اختلافنظر وجود دارد. این قانوننامهها از نارساییها و تبعیضهای اساسی رنج میبرد، اما به دلیل آنکه از اولین قانوننامههای بشر به شمار میآیند، پیشرفت عظیمی در قانونگذاری تلقی میشوند. ازاینرو در این مقاله به بررسی مجازات قتل عمد که از مهمترین و چالشیترین جرایم بشر نه تنها در ادوار گذشته، بلکه درجامعه امروز نیز به شمار میآید در تمدن بینالنهرین میپردازیم.
Mesopotamian civilization is the most important codified civilization known to man. In this ancient civilization, with the expansion of civil society in order to maintain government and social order, a collection of codified laws was formulated for the first time during human life. In these laws, a set of crimes with special punishments was determined. The Intentional homicide of another person with the death penalty, which was one of the most important and fundamental crimes, formed for the first time a special relationship between the victim, the crime and the offender. Because it was based on revenge and compatibility with human nature. At the beginning of the murder regulations, the death penalty and then the punishment of retribution is determined as a main punishment for this crime. However, with the emergence of social relations and the establishment of an institution as a principle of valuation, the formation of trade, ie the relationship between debtor and creditor, the law of financial loss or ransom entered the collection of criminal laws. Although there are differences of opinion on the precedence and latency of the two. Therefore, the first punishment for Intentional homicide, death penalty, retribution and then ransom was imposed, although there is a difference of opinion on the precedence and recency of these two. These laws suffer from fundamental inadequacies and discrimination, but because they are one of the first human laws, they are considered a major improvement in legislation. Therefore, in this article, we examine the punishment of Intentional homicide - which is one of the most important and challenging crimes of humanity not only in the past, but also in today's society in Mesopotamian civilization.
Machine summary:
از طرفی دیگر این سئوال به ذهن انسان نقش میبنددکه آیا قانون کیفر مرگ و قصاص که در اولین مقررههای بشر (بنداول قانوننامه اور-نمو، بند 42 قانوننامه لیپیت -ایشتار و ماده 196 و 197 در خصوص قصاص عضو از قانوننامه حمورابی) وجود داشته و تا عصر کنونی نیز اجرا میشود بر چه مبنای استوار است.
در خصوص مقررات کیفری و قتل عمد در مواد ابتدایی این قانوننامه به نحو صریح مقرر گردیده است، اما دراین قانون قصاص نفس و عضو وجود ندارد، بلکه دیه برقصاص مقدم است.
اما با این وجود، ماده 23 قانون اشنونا در خصوص مرگ کنیز در حالیکه دیگری او را حبس کرده است، مجازات کیفر مرگ را در نظر نگرفته است، بلکه شخص را ملزم به پرداخت دوکنیز کرده است (راس، 1380: 9).
اما از سویی با توجه به دیگر مواد که به صورت عقلایی وضع شده است این نتیجه حاصل میشود که تفاوت بین جرم قتل عمدی و غیرعمدی وجود دارد و در خصوص جرم قتل غیرعمدی خسارت مالی درنظرگرفته است.
اما از مواد قانونی اینگونه استنباط میشودکه در قانون هیتیها تنها در موادی که مقرر داشته کشتن دیگری را مستحق قصاص یا به نحو کلی کیفر مرگ ندانسته است و تفاوتی در مجازات بین قتل عمد و غیرعمد بیان کرده است.
از این رو، درقانوننامه حمورابی مقررات قصاص تنها در خصوص قتل عمد اعمال و فدیه یا خسارت مالی نیز تنها درقتل غیرعمدی و درجایکه مرد آزاد برده (ماده 214) را بکشد اعمال میشود.