Abstract:
یکی از مطرحترین رویکردها در تحلیل انتقادی گفتمان، رویکرد فرکلاف، زبانشناس انگلیسی است. از نظر وی تحلیل گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی میشود. در پژوهش حاضر به دنبال آن هستیم که نشان دهیم بسیاری از جملههای عربی به کار رفته در درّۀ نادره تالیف میرزامهدیخان استرآبادی را میتوان همچون واژه برشمرد و برای آن نقش گفتمانی در نظر گرفت. برای این منظور، جملههای عربی سه بخش از کتاب را با گزینش تصادفی، در سطح توصیف بررسی کردیم. یافتههای پژوهش نشان داد که حدود 70% از 320 جملۀ عربی بهکار رفته در بخشهای بررسیشده، دارای ویژگیهای تقسیمبندی گفتمانی فرکلاف است. بر پایۀ تحلیلی که در متن مقاله صورت گرفت، مشخّص شد که درّۀ نادره، متنی دارای ساختارهای گفتمانمدار است؛ بهگونهای که میتوان در لایههای زیرین آن، مناسبات پیچیدۀ قدرت در دورۀ افشاریّه را نشان داد. در این میان، جملهها و عبارتهای عربی نقشهای مهمّی، ازجمله: پاکنشان دادن دامن نادر از غصب حکومت صفویه، تاکید بر شدّت رخدادهای دوران، دورنگاهداشتن خود از کشمکشهای دربار، بهدستآوردن دل جانشینان نادر، توجیه هواداری پیشین خود از نادر در روزگار جانشینان وی و... را بر عهده دارند.
واحده من الاسالیب الجدیده لتحلیل النص هو تحلیل الخطاب النقدی. وبهذه الطریقه ، بالاضافه الی الخصايص الصوتیه واللغویه والادبیه للنص، یولی الاهتمام لعوامل خارج السیاق (السیاق ، الثقافی ، الاجتماعی ، الخ)، بهدف استخراج علاقات القوه والایدیولوجیه من الطبقات الاساسیه للنص. ان تکون واحده من ابرز النهج فی هذا الصدد هو نهج فیرکلاف. فی رایه، یتم فحص تحلیل الخطاب علی ثلاثه مستویات من الوصف والتفسیر والشرح. فی هذه الدراسه، نسعی لاظهار ان العدید من الجمل العربیه المستخدمه فی دره نادره، التی کتبها میرزامهیدیخان استرابادی، یمکن اعتبارها کلمه واحده، ویمکن اعتبارها لهذا الدور الخطابی. تحقیقا لهذه الغایه، درست الجمل العربیه ثلاثه اجزاء من الکتاب عن طریق الانتقاء العشوايی علی المستوی الوصفی. اشارت نتايج البحث الی ان حوالی 70٪ من الجمل العربیه البالغ عددها 320 المستخدمه فی الاقسام التی تمت مراجعتها لها میزات التقسیم للفیرکلاف. بناء علی ما قیل والتحلیل الذی اجری فی نص المقال، اصبح من الواضح ان دره نادره له هیاکل الخطابیه، حیث اظهرت الطبقات الاساسیه علاقات القوه المعقده فی فتره الافشاریه، ومن بینها والجمل والعبارات العربیه هی ادوار مهمه، بما فی ذلک: براءه نادر لاغتصاب الحکومه الصفویه، والتاکید علی شده احداث العصر، وحفظ المولف من نزاعات السیاسیه، واکتساب قلوب الخلفاء نادر.
One of the most important approaches in critical discourse analysis is the approach of Fairclough, an English linguist. According to him, discourse analysis is examined at three levels of description, interpretation and explanation. In the present study, we seek to show that many of the Arabic sentences used in Darriyih Nadirh by Mirza Mahdi Khan Astarabadi can be considered as a word and they are considered as a discourse roles. For this purpose, we examined the Arabic sentences of a part of the book by random selection at the description level. Findings showed that about 70% of the 320 Arabic sentences used in the studied sections have the characteristics of Fairclough's discourse classification. Based on the analysis made in the text of the article, it was determined that Darriyih Nadirh is a text with discourse-oriented structures; in such a way that the underlying layers can show the complex power relations in the Afsharid period. In the meantime, Arabic phrases and expressions play important roles, including: showing the pure skirt of Nadir from the usurpation of the Safavid rule, emphasizing the severity of the events of the time, avoiding the conflicts of the court, winning the hearts of Nadir’s successors, justifying his former support for Nadir and his late ... are in charge.