Abstract:
پاسخ نامناسب مدیران شرکتها به تمایلات سرمایهگذاران میتواند منجر به شکلگیری دعاوی حقوقی و تخصیص اشتباه منابع مالی شود، به همین منظور شرکتها رویکرد محافظهکارانه را در پاسخ به تمایلات سرمایهگذاران بکار میگیرند. در این پژوهش هدف بررسی ارتباط بین تمایلات سرمایهگذاران و محافظهکاری حسابداری با توجه به ریسک دعاوی حقوقی است .در این راستا، دادههای مربوط به 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1387 تا 1396 استخراج و از مدل رگرسیونی دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیههای تحقیق استفاده شده است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیران در طول دورههای که تمایلات سرمایهگذار بالا است، زیانهای اقتصادی را به موقعتر شناسایی میکنند. علاوه بر این، رابطه بین تمایلات و محافظهکاری برای شرکتهایی که ارزش تمایلات آنها بالا است، قویتر است. ما همچنین میبینیم که رابطه بین تمایلات و محافظهکاری برای شرکتهایی با ریسک مالی و دعوی حقوقی بیشتر، بالاتر است.به طور کلی، نتایج نشان میدهد که شرکتها درآمدها را در پاسخ به تمایلات بالای سرمایهگذاران محافظهکارانهتر گزارش میکنند، به عبارت دیگر به طور بالقوه هزینههای دعاوی حقوقی کاهش مییابد.
Objective: Inappropriate response of executives to investor sentiment can lead to litigation and misallocation of funds, for this reason, companies set up conservative accounting in response to investor sentiment. This paper investigates the association between investor sentiment and accounting conservatism.Methods: For this purpose, the data of 119 companies listed in Tehran Stock Exchange for the period of 2008 to 2017 were extracted and combined data regression model was used to test the research hypotheses.Results: The results show that managers identify economic losses in a timely manner during periods with high investor sentiment. In addition, the relationship between sentiment and conservatism is stronger for companies whose values tend to be high. We also find that the relationship between sentiment and conservatism is higher for companies with higher litigation risk.Conclusion: Overall, our results suggest that companies report earnings more conservatively in response to higher investor sentiment in order to mitigate potential litigation costs. These findings have implications for regulators and standard setters who have deemphasized accounting conservatism in recent years.
Machine summary:
در این پژوهش هدف بررسی ارتباط بین تمایلات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری با توجه به ریسک دعاوی حقوقی است .
به طور کلی، نتایج نشان میدهد که شرکت ها درآمدها را در پاسخ به تمایلات بالای سرمایه گذاران محافظه کارانه تر گزارش میکنند، به عبارت دیگر به طور بالقوه هزینه های دعاوی حقوقی کاهش مییابد.
همچنین انتظار بر این است که به منظور کاهش ریسک دعاوی حقوقی، مدیران درآمدها را زمانی که تمایلات سرمایه گذاران بالا است محافظه کارانه تر گزارش کنند (با شناخت به موقع تر زیان های اقتصادی نسبت به سودهای اقتصادی).
از طرفی مدیران انگیزه دارند که در دوره های حساس زیان های اقتصادی را زودتر از سودهای اقتصادی شناسایی کنند، زیرا تمایلات بالای سرمایه گذاران میتواند در سال های پس از آن ریسک دعاوی حقوقی برای شرکت را افزایش دهد، بنابراین گزارش های مالی محافظه کارانه به کاهش ریسک دعاوی حقوقی کمک میکند (٢٠١٩ .
نتایج الگوی ١ در جدول فوق نشان دهنده ی این است که افزایش تمایلات سرمایه گذاران بر مبنای حجم معاملات منجر به افزایش محافظه کاری در حسابداری شرکت ها میشود.
فرضیه دوم پژوهش مبنی بر این که دعاوی حقوقی تأثیر معناداری بر ارتباط بین تمایلات سرمایه گذاران و محافظه کاری دارد تأیید شده است .
با توجه به یافته های پژوهش شرکت ها میتوانند به منظور کاهش ریسک دعاوی حقوقی نسبت به اعمال محافظه کاری توجه بیشتری داشته باشند تا از این طریق با افشای به موقع اخبار بد میانگین ارزش بازار و در نتیجه تمایل سرمایه گذاران را افزایش دهد.