Abstract:
اسطورۀ سفر قهرمان یکی از انواع اسطوره است که در آن سفر پر فرازونشیب قهرمان از مباحث تکرارشونده داستان به شمار میروند. هدف از نگارش این مقاله ارائۀ الگوی روایی چهاررکنی است که در آن رکن اول رانده شدن؛ رکن دوم درگیری با مشکلات و موانع؛ رکن سوم نجات به دست نیرویی اغلب غیبی و ماورایی و گاه غیرمنتظره؛ و سرانجام رکن چهارم بازگشت افتخارآمیز و به دستگرفتن قدرت است. منظور از قهرمان در این مقاله معنای کلی و عمومی آن است نه معنای تخصصی. بهعبارتی دیگر، منظور نه قهرمان جامعه، بلکه هر شخصیتی است که به نوعی قهرمان داستانی است که در آن روایت میشود، خواه قهرمان واقعی جامعه باشد، مانند سیاوش، خواه نباشد. تمرکز مقاله بردستیابی به شگردهای مختلف الگوی سفر قهرمان، و مقایسۀ چهار رکن اصلیِ الگوی مذکور در اسطوره-های ایران و جهان نظیر سیاوش، زال، داراب، کوروش، پرسئوس است. نتایج مقایسه نشان میدهد که ساختار روایی این اسطورهها شباهت فراوانی با یکدیگر دارند و تفاوت آنها مربوط به ویژگیهای مضمونی و محتوایی است که از تمایزها و اشکال ویژۀ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی سرچشمه میگیرد.
The myth of the Hero's Journey is one of the various myths around the world. In this myth, the hero and his dangerous journey are considered a repeated aspect of the story. This research tries to present a narrative pattern or schema for many Hero's Journey myths. This pattern includes a four-sided journey: at the first hero will be banished or deported, in the second stage, he encounters dangers and barriers, on the third stage he will be rescued by a savior, and finally, he victoriously returns to his homeland or his status. This article tries to access different forms and strategies for the hero's Journey myth and to compare the four main aspects of the aforementioned pattern in Iranian and legends around the world, such as Siyavash, Zal, Darab, Cyrus, Perseus,. This research shows that all or most of these narrative patterns have an almost similar narrative-structural pattern.
Machine summary:
تمرکز مقاله بردست يابي به شگردهاي مختلف الگوي سفر قهرمان ، و مقايسۀ چهار رکـن اصـليِ الگـوي مذکور در اسطوره هاي ايران و جهان نظير سياوش ، زال ، داراب ، کوروش ، پرسئوس اسـت .
اين مقاله هدفش ابتدا دست يابي به شکل ها و شگردهاي مختلف الگوي اسطورة قهرمان رانده شدة و در مرحلۀ دوم ، دقت در اين شگردها و بيان تفاوت ها، شباهت ها و به طور کلي ويژگيهـاي ايـن الگـو در اسطوره هاي مورد بررسي اسـت .
اصطلاح «رانده شده » در اينجا بـر قهرمانـان اسـطوره اي دلالـت دارد که به دلايل و انگيزه هاي گوناگوني از شهر و ديـار خـود رانـده ؛ و بـا آزمون هـاي دشـواري مواجـه ميگردند، آن گاه به ياري بخت و اقبال بر يکايک موانع و دشواريها فـائق آمـده ، بـار ديگـر بـه خانـه و سرزمين خود بر ميگردند و موقعيت از دست رفته را به دست ميآورد.
چهار ضلعِ سفر براي قهرمان اسطورة رانده شده که در اين پژوهش بررسي ميشوند، عبارتنـد از: ١- رانده شدن قهرمان از جايگاه و سرزمين اصلي خود، ٢- درگيرشدن با موانع و مشکلات ، ٣- نجات يافتن قهرمان توسط ديگري، ٤- بازگشت قهرمان .
در ايـن داستان مادر نيز به همراه فرزند از خانه رانده ميشود و اين وجه تمايز نوع رانده شدن قهرمان با داسـتان داراب است .
داسـتان پرسـئوس و بازگشـت قهرمان چون بسياري از داستان هاي اسطورة يوناني با بازگشت قهرمان و گرفتن انتقـام همـراه اسـت در اين داستان نيز پرسئوس با گرفتن انتقام از پدربزرگ که دليل رانده شدن او از خانـه اسـت بـه پادشـاهي ميرسد.