Abstract:
مقاله با بهرهگیری از تجربیات عملی در پژوهشهای کیفی به ویژه تحلیل گفتمان نگاشته شده است و سرمشقی برای پژوهشگر تازهکار در این عرصه برای فهم معانی نهفته و کانونی متون از جمله متون رسانهای است.
Machine summary:
"مثلا شما در فضای یک کنسرت موسیقی یا در فضای یک کافیشاپ یا در منظومه متون کثیری که روزانه تولید و مصرف میشوند،و از خلال منظومه کثیری از نشانههای تصویری و مفهومی و آداب و اطوار گوناگون سخن گفتن و رفتارهای ریز و درشت قرار است به یک معنای کانونی واصل شوید.
آیا واقعا دموکراسی در این دوره معنایی متفاوت با دوران ما داشته است و به جای نظم مبتنی بر آزادی فردی،دال بر نظم اقتدارگرایانه منتهی به توسعه و ترقی است؟ اگر در جریان کار و مطالعه متون کثیر و پس از مطالعات تکنیکی این فرض اولیه ثابت شد شما به پاسخ و نتیجهء نهایی رسیدهاید.
مثلا شما اگر در یک فضای پرآشوب فوتبال،و در یک کنسرت موسیقی و یا در یک فضای ساده و آرام کافیشاپ از یک معنای کانونی سخن گفتید،آنچه را به کف آوردهاید،به آن فضای خاص اختصاص ندارد بلکه به نحوی قطعهای از یک جامعه است و میتواند مولد بصیرتهایی عام در سطح کلان اجتماعی باشد.
مثلا اگر پژوهشگرید در پیشنهادهای پژوهشی که به مراکز مختلف سفارش میدهید،آن برنامهء کلان را در ذهن داشته باشید و همواره از خود بپرسید که انجام فلان سفارش پژوهشی آیا جایگاهی در برنامه کلان پژوهشی من دارد؟اگر موفق شوید که منظومه طرحهای مرتبط با یکدیگر را در یک فاصلهء زمانی بههمپیوسته انجام دهید،در نظرورزی نسبت به یافتههای پژوهش موفقترید؛چرا که هر کدام بعدی تازه از آنچه شما بر آن تمرکز کردهاید خواهند بود."