Abstract:
تحلیل محتوا فنی است برخاسته از تحقیق در ارتباطات و بالقوه یکی از مهمترین فنون تحقیق در علوم اجتماعی به شمار میرود.در این روش تلاش میشود تا دادههای زمینهای خاص باتوجه به معانیای که یک شخص،یک گروه یا یک فرهنگ به آنها انتساب دارد،تحلیل گردند.وسایل ارتباطی، پیامها و نمادها،خصوصیاتی از حاملان یا پدیدآورندگان اولیهء خود را نمایش میدهند و پیامدهای شناختی برای فرستندگان و گیرندگان خود و نیز نهادهایی که مبادلهء این پیامها در آن صورت میگیرند؛به همراه دارند. فنون تحقیق اجتماعی غالبا روشهایی هستند برای مشاهدهء محرک و پاسخ.در این روشها به توصیف رفتارهای آشکار پرداخته میشود، خصوصیات افراد از یکدیگر تفکیک میگردد،و در نهایت کار کمی ساختن شرایط اجتماعی و آزمون فرضیههای مربوط به آنها انجام میگیرد.اما،روش تحلیل محتوا،از وسایل ارتباطی که بیواسطه قابل مشاهده هستند،فراتر میرود و بر خصوصیات نمادین آنها دریافتن سابقه،عوامل همبستگی یا پیامدهای ارتباطات اتکاء دارد،و به این ترتیب امکان تحلیل زمینههای[مشاهدهنشدهء]دادهها را فراهم میسازد.شرط انتقادی و روش شناختی هرگونه تحلیل محتوایی توجیه مرحله استتاجی است که باید بدان پرداخت.
Machine summary:
"تحلیل خصوصیات جمعیتی،اجتماعی، اقتصادی،قومی و حرفهای جمعیت(جامعه آماری)منعکس در تلویزیون در مقایسه با خصوصیات مخاطبین مشابه نشانگر اغراض خاص و قابلملاحظهای بودند مطالعاتی که در مورد نوع شدت و تداول خشونت تلویزیونی، گرایش نسبت به جنگ،نقشهایی که زنان در سریالهای مردمی پذیرا هستند و مباحثاتی که هنگام فروش کالا یا خدمات صورت گرفته است،مبانی را برای نقد فرهنگی فراهم ساختند و به آگاهی عامهء مردم از نحوهء آفرینش اعتقادات خاص و نیز تقویت پیشداوریهای موجود توسط رسانهها کمک کردند.
علاوه بر موارد استفادهء سیاسی فوق،تحلیل محتوا میتواند اطلاعات روشنی را در زمینهء نوع ارزشهای مطرح شده و نیز گرایشهای نامزدهای منصبهای سیاسی در مورد مسائل خاص،و نیز تغییر این ارزشها و گرایشها را در واکنش به شرایط خاص و باتوجه به مخاطبان آنها به دست دهد.
در شیوههای مختلف آزمایشی (حل مسألهء شبیهسازی Simulation ، شبیهسازی درمانی)برای تفکیک انواع تعاملات شفاهی(کلامی)کمی ساختن سهم اعضا در این تعاملات و مفهومسازی نقشی که آنها در جهتدهی پیدایش ساختهای اجتماع برعهده دارند،از فن تحلیل محتوا در گروههای همبستهسازی معرفها یا عیارهای ( Measures )تحلیل محتوا،خشونت تخیلی تلویزیون با برآوردهای خشونت واقعی که از مطالعه بر روی تماشاگران حرفهای و غیرحرفهای به دست آمده است،تأثیرات رسانههای جمعی مورد مطالعه قرار گرفته است.
مثلا باید پرسید که با وجود آگاهی قبلی از فعالیتهای برنامهریزی شده چرا باز به دنبال به دست آوردن اطلاعات سری نظامی از تبلیغات دشمن هستیم؟و یا باوجود قابلیت اندازهگیری مستقیم نوع موضوعات مورد توجه رسانهها چرا به دنبال استنتاج و آگاهییابی از موضوعات مورد توجه رسانهها هستیم؟و بالاخره اگر امکان مصاحبه مثلا با کندی فراهم بوده است،چرا به دنبال کسب آگاهی از گرایشهای رو به تغییر کندی در خلال بحران موشکی کوبا با استفاده از پیامهای ارتباطی او بودیم؟در هرحال پیش از انجام تحلیل محتوا باید شواهد اعتباردهنده را حداقل در مورد یافتهها به دست داد."