Abstract:
کودتای 28 مرداد 1332 بارقههای آزادیخواهی و عدالتطلبی را از صحنهء سیاسی ایران محو کرد و دموکراسی پویایی را که در حال نضج و گسترش بود، یکسره از میان برد.پس از این واقعهء شوم تجددگرایی افراطی و شبهمدرنیسم وارداتی در جامعه رشد فزاینده یافت و تفکری واپسگرا بر شرایط اجتماعی و سیاسی کشور سایه افکند.این وضع قهرا بر فضای مطبوعاتی جامعه نیز تأثیری عمیق برجای گذاشت. سانسور و ممیزی که اندک مدتی از جامعه رخت بربسته بود،دوباره و شدیدتر از گذشته احیا شد،روزنامهنگاران مردمی یا به گوشهء انزوا خزیدند و مهر سکوت بر لب زدند و یا شکنجه،زندان،تبعید و مرگ را به جان خریدند بهطوری که دیگر: «در مزارآباد شهر بیتپش وای جغدی هم نمیآمد به گوش1». مطبوعات ملی و مستقل زیر فشار ارعاب و تهدید صحنه را برای حضور مطبوعات وابسته به دولت ترک کردند و نسلی از مطبوعات بیهویت و مبتذل پا به عرصه نها که هدفش ارائهء الگوهای فرهنگی غرب و ترویج غربزدگی و ملیگرایی افراطی بود. البته در همین سالها،نشریات وابسته به جریانهای سیاسی مخفی نیز همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و علیرغم فشارها و تگناهای بیشمار افکار آزادیخواهانه و عدالتطلبانهء خود را به گوش عدهای از مردم میرساندند،لیکن برد و دامنهء اینگونه نشریات محدود بود و نمیتوانستند به صورتی فراگیر عمل کنند:درهرحال مطبوعات ایران در خلال این دوره فرازونشیبهای گوناگونی را پشتسر گذاشتند و فشارها و محدودیتهای بسیار را تحمل کردند.بررسی سیر تحول مطبوعات در این فراز و فرود تاریخی نکتهای درخور توجه است که در این مقاله بهطور اجمال به آن پرداخته میشود.
Machine summary:
"البته در همین سالها،نشریات وابسته به جریانهای سیاسی مخفی نیز همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و علیرغم فشارها و تگناهای بیشمار افکار آزادیخواهانه و عدالتطلبانهء خود را به گوش عدهای از مردم میرساندند،لیکن برد و دامنهء اینگونه نشریات محدود بود و نمیتوانستند به صورتی فراگیر عمل کنند:درهرحال مطبوعات ایران در خلال این دوره فرازونشیبهای گوناگونی را پشتسر گذاشتند و فشارها و محدودیتهای بسیار را تحمل کردند.
مطبوعات سیاسی و انتقادی در دههء 04 به دلیل التهاب شرایط اجتماعی و سیاسی همچنان به فعالیت خود ادامه میدادند،هرچند که این امر متضمن توقیف این نشریات یا دستگیری عوامل اجرایی آنها بود.
کیهان و اطلاعات:دو غول مطبوعاتی در دورهء مورد بررسی(2331 تا 7531) روزنامههای متعددی انتشار یافتند،برخی از آنها که وابسته به احزاب و جریانهای سیاسی بودند به مرور توقیف یا متوقف شدند و برخی دیگر با حمایتهای آشکار هیأت حاکم تولد یافتند و در عرصهء مطبوعاتی جامعه به ایفای نقش پرداختند.
از اینرو جوامع توسعه یافته که از مدتها پیش به نقش و جایگاه چنین رسانهای در عرصهء فرهنگی جامعه واقف بودند سعی کردند تا از طریق این وسیلهء ارتباط جمعی الگوهای فرهنگی و اجتماعی مورد نظر خود را به مردم جوامع توسعه نیافته القا نمایند.
مطبوعات ایران از دههء 04 بهطور جسته و گریخته به عرصهء فرهنگی روی آوردند و ضمن پرداختن به مسائل سطحی و پیش پا افتادهء اجتماعی سعی کردند تا نسل جوان را بیش از پیش تحت تأثیر قرار دهند،البته اقداماتی که در این زمینه انجام میگرفتند در ابتدا چندان آگاهانه نبودند."