Abstract:
این مطالعه کیفی به برداشت و نگرش 12 نوجوان آسیب دیده بینایی درباره حمایتهایی که از آموزگاران خود در زمینههای عاطفی، آموزشی و یادگیری در مدارس شبانهورزی و معمولی دریافت میکردند، پرداخته است.
Machine summary:
"میزان کسب موفقیتهای آموزشی در این زمینه،موضوعی بود که پژوهشهای متعددی درباره عوامل مؤثر بر آن صورت ژرفت:بهعنوان مثال برگا و راین،1992؛هارلی13،گارسیا14و ویلیامز15،1989؛هاتلن16،1990؛مک لیدن17،1990؛اسپانگین18 و تیلور19،1984؛به اصطلاح و تغییر روشهای آموزشی و اهمیت این اصلاح و تغییر معتقد بودند؛در حالیکه بیشاپ 1986 میگوید برای معلمان مدارس عادی مهم است که هم به صورت فراگیر عمل کنند و هم از تمامی دانشآموزان خود انتظار پیشرفت در سطح بالا داشته باشند.
شرکتکنندگان در پژوهش، وقتی معلمان آنها به صحبتهایشان گوش میکردند و به آنان در حل مشکلات یاری میرسانند،اضطراب کمتری را احساس میکردند نمونهگیری و شرکتکنندگان در پژوهش نمونهگیری به شیوهای هدفمند انجام شد(پارتون30، 1990)،چهارچوب نمونهگیری،دانشآموزان نوجوان یکی از مدارس ایالتی جنوب غربی امریکا را شامل میشد که بهعنوان افراد با ضعف بینایی تشخیص داده شده بودند.
مانند جورج،لادسون بیلینگز(1994،ص 25) ،درباره معلمانی صحبت میکند که مرتب به او تکرار میکردند «تو میدانی که میتوانی کارها را بهتر انجام دهی»او میگوید در طول دوره تحصیل در مدرسه راهنمایی و دبیرستان، وقتی دیپلم گرفته بود و وقتی که استاد دانشگاه بود،طنین صداهای معلمش و تکرار آن عبارت همواره در گوشش بوده است.
این کمکها برای حل مشکلات در مورد ریچارد بسیار مهم بود زیرا،پیش از اینکه به ایالت دیگری بروند،او هم در مدارس عادی تحصیل میکرد و هم در مدارس ویژه کودکان با مشکلات بینایی.
«من درسهای تاریخ و علوم اجتماعی را گرفته بودم (به تصویر صفحه مراجعه شود) روشی که معلم در ارتباط با دانشآموز به کار میبرد،نه تنها در برنامه آموزشی بشدت مؤثر است،بلکه در درک آنان از خود و محیط اجتماعیشان نیز تأثیر زیادی دارد ...."