خلاصة:
بحران مالی سال ٢٠٠٧ نشان داد که تاثیر بازارهای مالی در تحولات اقتصـاد کـلان تـا چـه انـدازه عمیـق اسـت . یکـی از بازارهای مهمی که از متغیرهای مالی تـاثیر مـیپـذیرد بـازار کـار اسـت . ایـن مقالـه تـاثیر تکانـه هـای مـالی را بـر نوسان های بازار کار با وجود اصطکاک مالی در اقتصاد ایران بررسی مینماید. بازار کـار بـر اسـاس یـک فراینـد جستجو و تطبیق به تعادل می رسد. برای این منظور، الگوی تعادل عمومی پویای تصـادفی (DSGE) بـرای اقتصـاد ایران طراحی و پارامترهای آن با استفاده از روش بیزین برآورد شده است . نتایج نشان میدهـد تکانـه مـالی منفـی باعث افزایش بیکاری می شود. ب علاوه ، اصطکاک مالی باعث تقویت تکانه های مالی و ایجاد نوسان های بزرگتـر در بیکاری میگردد.
The financial crisis of 2007 showed that the impact of financial markets on macroeconomic developments is so considerable. One of the important markets affected by financial variables, is the labor market. This paper investigates the impact of financial shocks on labor market fluctuations with financial frictions in the Iranian economy. Labor market reaches equilibrium via a search and matching process. For this purpose, a model of dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) is designated for the Iranian economy and its parameters are estimated using Bayesian methods. Results show that a negative financial shock increases unemployment. In addition, financial frictions play an important role in amplifying the effects of financial shocks on unemployment.
ملخص الجهاز:
ايـن مقالـه تـأثير تکانـه هـاي مـالي را بـر نوسان هاي بازار کار با وجود اصطکاک مالي در اقتصاد ايران بررسي مينمايد.
١ سـازوکار تأثيرگـذاري اجزاي بازار مالي بر نوسان هاي بازار کـار بـه ايـن صـورت اسـت کـه يـک تکانـه مـالي منفـي خـالص ارزش (دارايي) کارآفرينان را کاهش داده و وضعيت ترازنامه آنها را بدتر مي کند و کارآفرينان در معـرض ريسـک بالاتر قرار ميگيرند.
از آنجا که تأمين مالي بيروني پرهزينه تـر مـيشـود تقاضـا بـراي سـرمايه کـاهش يافتـه و تقاضاي کارآفرينان براي نيروي کار کاهش مييابـد تـا نسـبت سـرمايه بـه کـار حفـظ شـود، بـه ايـن ترتيـب احتمال يافتن شغل توسط نيروي کار کاهش يافته و بيکاري افزايش مييابد (ژانگ ، ٢٠١١).
ژانگ (2011b) با برآورد مدل اقتصاد بسـته بـا اصطکاکهاي مشابه در هر دو بازار مـالي و کـار نشـان داد کـه تکانـه هـاي مـالي حـدود ٣٠ درصـد از نوسان هاي نرخ بيکاري را در ايالات متحده آمريکا توضيح ميدهد.
همانطور که نمودار (١) نشان ميدهـد نـرخ بهـره تسـهيلات بر نرخ بيکاري مؤثر است ، بناب اين براي اصطکاک بازار مالي طبق BGG از مدل شتاب دهنده مالي استفاده خواهد شد که در آن اصطکاک مالي از طريق قيمت وام بر اقتصاد تأثير م گذارد.
Staggered Multiple Period Nominal Wage n t+1 =∫n t+1 (i)di =∫(ρn t (i) + x t (i)n t(i))di (27) m t =∫x t (i)n t(i)di (28) ارزش ايجاد شده آژانس هاي اشتغال (i)Ft به صورت زير خواهد بود: wn(i) κ Ft (i) = pt nt (i) - t nt (i) - xt (i)2nt (i) + βEtΛt,t+1Ft+1(i), (29) pt 2 (i)2n (i)κx : هزينه تعـديل درجـه دوم نيـروي کـار، 1+βEt Λt,t: نـرخ تنزيـل آژانـس هـاي 2 t t اشتغال و 1+ct = 1+Λt,t: نرخ جانشيني مصرف دو دوره متوالي است .