خلاصة:
رهبری یکی از وظایف مهم مدیریت در سازمان ها می باشد و در جهان پیچیده امروزء رهبران به ابزار جدیدی برای فهم پیچیدگیها و پیشبینی شرایط نیاز دارند که این ابزار همان تفکرسیستمی است. حال هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تفکر سیستمی و اصلاح باورهای غیر منطقی مدیران شهرداری بجنورد میباشد. تاثیر تفکر سیستمی با پنج بعد سلسله مراتب اداری, چند پایانی» وابستگی اجزاءء ارتباط محیطی و کل نگری بر اساس نظریه گلدمن بر اصلاح باورهای غیر منطقی مدیران شهرداری بجنورد سنجیده شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاریردی است و از روش توصیفی-پیمایشی استفاده میکند. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ردههای مختلف شهرداری بجنورد میباشد. با توجه به تعداد محدود جامعه آماری به صورت سرشماری حجم نمونه تعیین شده است که ۴۰ نفر میباشد. ابزار گردآوری دادههاء برای متغیرهای تفکر سیستمی از پرسشنامه استاندارد شده گلدمن با ۱۱ سوال و طیف ۵گزینه ای لیکرت و برای متغیر اصلاح باورهای غیر منطقی از پرسشنامه استاندارد شده آلیس با ۴۰ سوال و طیف ۵ گزینهای لیکرت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از طریق نرم افزار SPSS 21 و با استفاده از آزمون کلموگوروف-اسمیرنوف برای سنجش توزیع نرمال بودن متغیرهای پژوهش و آزمونهای همبستگی پیرسون. واریانس و رگرسیون برای سنجش ارتباط بین متغیرها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که فوضیه اصلی پژوهش تاتیر مهارتهای تفکر سیستمی بر اصلاح باورهای غیر متطقی مدیران شهرداری بجنورد مورد تایید قرار گرفته و بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون» بین مهارتهای تفکر معنادار و مستقیمی(۰ < ضریب همبستگی) وجود دارد. در ادامه همچنین پنج متغیر تفکر سیستمی شامل سلسله مراتب اداری, چند پایانی» وابستگی اجزاء» ارتباط محیطی و کل نگری مورد بررسی قرار گرفت و نتاج حاکی از آن استه پنج متغیر مذکور بطور مستقیم بر اسلاح بلورهای غبر متطقی مهبران, شهرداری بجنورد اثرگذار هستند. بنابراین پنج فرضیه فرعی پذیرفته شده است.