Abstract:
انزوای سیاسی تشیع در بسیاری از مقاطع تاریخی، اغلب فقه شیعی را به اتخاذ رویکرد فردی سوق داده است. اما برخی از دوره های تاریخی، حمایت حکومت ها از مذهب تشیع، یا دستیابی تشیع به قدرت و حکومت، تحولاتی را در علم فقه به دنبال داشته است. اتخاذ رویکرد اجتماعی تحت عنوان «فقه اجتماعی» یا «فقه الاجتماع» از آن جمله است. در این مقاله برآنیم تا مبادی معرفتی و غیرمعرفتی فقه اجتماعی شیعی را از دوران صفویه تا دوره معاصر، با روش تحلیلی مورد بررسی روش شناختی قرار دهیم. این بررسی نشان می دهد که ویژگی های فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی ره، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژه ای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تاسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.انزوای سیاسی تشیع در بسیاری از مقاطع تاریخی، اغلب فقه شیعی را به اتخاذ رویکرد فردی سوق داده است. اما برخی از دورههای تاریخی، حمایت حکومتها از مذهب تشیع، یا دستیابی تشیع به قدرت و حکومت، تحولاتی را در علم فقه به دنبال داشته است. اتخاذ رویکرد اجتماعی تحت عنوان «فقه اجتماعی» یا «فقهالاجتماع» از آن جمله است. در این مقاله برآنیم تا مبادی معرفتی و غیرمعرفتی فقه اجتماعی شیعی را از دوران صفویه تا دوره معاصر، با روش تحلیلی مورد بررسی روششناختی قرار دهیم. این بررسی نشان میدهد که ویژگیهای فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی(، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژهای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تاسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.
The political isolation of the Shia in many historical periods has often led Shiite fiqh to adopt an individual approach. However، in some historical periods، governments’ support for the Shi'a school of thought or the rising of Shi'ism to power led to development of the discipline of fiqh including the adoption of a social approach under the name of social fiqh “Fiqh al-Ijtima”. Mking a methodological analysis، this paper seeks to examine the epistemic and non-epistemic principles of Shiite social fiqh from the Safavid period to the present time. This review shows that the individual characteristics of such jurists as Mohammad Karki، Mirza Shirazi، late Na'ini، Shahid Sadr and Imam Khomeini، in the appropriate sociopolitical context، have led fiqh towards attending to specific epistemological foundations، including the role of time and place، expediency، intentions، expert's opinions، history of Islam and the narratives which are not concerned with fiqh in the process of ijtihad which has led to the adoption of a social approach to fiqh، establishment، consolidation of the position of social fiqh and its full development.
Machine summary:
"این بررسی نشان میدهد که ویژگیهای فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی(، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژهای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تأسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.
شرایط اجتماعی صفویه، تحریم تنباکو، نهضت مشروطه، حزبالدعوه و انقلاب اسلامی ایران از یک سو، و ویژگیهای فردی فقهایی مثل محقق کرکی، میزای شیرازی، میرزای نائینی، شهید صدر و امام خمینی(، از سوی دیگر، زمینه شکلگیری فقه اجتماعی را فراهم آورده است.
اتخاذ رویکرد اصولی و عقلانی، آگاهی به زمان، آشنایی با مذاهب فقهی و علوم مختلف، حضور و نفوذ سیاسی و اجتماعی فعال، دستیابی به منابع نادر اجتماعی، تلاش برای اقامه نماز، اجرای احکام اسلامی و جلوگیری از فساد و فحشا، اتخاذ سیاست سلبی یا ایجابی، در خصوص رابطه با حکومت جور برای اصلاح و تغییر، از جمله ویژگیهای فردی فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، میرزای نائینی، شهید صدر و امام خمینی( است که در اتخاذ رویکرد اجتماعی، به فقه و تأسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی، نقش بسزایی داشته است.
ویژگی مشترک این فقهای بزرگ، حضور اجتماعی سیاسی، آشنایی با سایر فرق فقهی، تعامل با حکومت و اشراف علمی بر فقه و سایر علوم دینی است که منجر به توجه و اتخاذ مبانی معرفتی ویژهای، از جمله نقش زمان و مکان، نقش مصلحت، نقش مقاصد، نقش تاریخ اسلام و تشیع، نقش روایات غیرفقهی و نقش کارشناسان در تفقه میباشد."