Abstract:
ارتقای سطح کمّی و کیفی تعامل پلیس و جامعه که به افزایش سرمایه اجتماعی این سازمان منجر میشود، از دغدغههای مهم در مدیریّت پلیس جامعهمحور است. حاکم شدن اخلاق بر رفتار پلیس میتواند نقش مهمّی در این زمینه داشته باشد. از سوی دیگر، در آثار دانشمندان اسلامی، عمده مباحث مربوط به نحوه تعامل مجری قانون با مردم، به منابعی مربوط است که به امر حسبه پرداختهاند و در خلال آنها به فرد محتسب، توصیههایی اخلاقی شده است؛ و لذا این آثار میتوانند منابع مناسبی برای واکاوی اصول تعامل اخلاقی پلیس با جامعه، در جوامع کنونی باشند. در این نوشتار با رجوع به آثار حسبهنویسان، توصیههای اخلاقی آنها به فرد محتسب به عنوان ضابط قانون، جمعآوری شده و با در نظر گرفتن مهمترین وظایف سازمان پلیس در جوامع کنونی، نحوه کاربست آنها توسّط این سازمان، تبیین شده است. در نتیجه این پژوهش، مشخّص میشود که چهار اصل «صلابت و اقتدار»، «بینیازی و غنا»، «تعهّد و التزام عملی به قانون» و «ترحّم و مهرورزی»، اصولی هستند که میتوان آنها را در توصیههای حسبهنویسان مشاهده کرد. در نگاه اوّل، برخی از این اصول، در تقابل با برخی دیگر به نظر میآیند، امّا انجام یک تبیین مفهومی درست از معنای این اصول اخلاقی در تعامل پلیس و جامعه و نیز افزایش بصیرت پلیس در شناخت مورد و تشخیص اصل اخلاقی حاکم در هنگام تزاحم این اصول، از جمله بایستههایی هستند که میتوانند مسیر را برای اجرایی شدن آنها هموار کنند.
Machine summary:
از سوي ديگـر، در آثـار دانشـمندان اسـلامي ، عمـدٔە مباحث مربوط به نحؤە تعامل مجري قانون با مـردم ، بـه منـابعي مربـوط اسـت کـه بـه امـر حسـبه پرداخته اند و در خلال آن ها به فرد محتسب ، توصيه هايي اخلاقي شده است ؛ و لذا اين آثار مي تواننـد منابع مناسبي براي واکاوي اصول تعامل اخلاقي پليس با جامعـه ، در جوامـع کنـوني باشـند.
اگرچه نقش اين عامل نسبت به عوامل ديگر بـه مراتـب کمتر است ، اما از آن جا که تمرکز پليس نه تنها بر جرم ، بلکه بر مسائلي اسـت کـه مـيتواننـد زمينه ساز وقوع جرم در آينده باشند، هر چه پليس بتواند با افزايش سرمايۀ اجتماعي خود، بر اطمينان و اعتماد بزه ديدگان و بلکه عموم مردم بيفزايد و رغبت مضاعفي براي همکـاري بـا پليس در شهروندان ايجاد کند، به همان ميزان در حل مسائل جرم خيز موفق تر خواهد بـود و لذا ميتوان گفت همکاري مستقيم مـردم و نهادهـا بـا سـازمان پلـيس و ارائـۀ گزارش هـا و متعاقبا دريافت راه حل و کاربست آن ، ارتباط مستقيمي با ميزان اعتماد آن ها به سازمان پلـيس و صادقانه دانستن بازپرسي پليسي دارد.
نتيجه گيري با مرور آثار حسبه نويسان ميتوان برخي توصيه هاي اخلاقي را مشاهده کرد کـه بـه شـخص محتسب به عنوان مجري قانون شرع توصيه شده است ؛ اصولي همچون پايبنـدي بـه قـانون ، صلابت و قاطعيت در اجراي قانون ، عدم تبعيض در اجراي قانون و مهـرورزي معقولانـه بـا متخلفان از قانون ، از جملۀ اين اصول هستند.