Abstract:
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب و چالشهای خانوادههای دارای فرد اختلال روان صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد و مشارکت کنندگان آن، خانوادههای مرکز درمان و توانبخشی بیماران مزمن اعصاب و روان امید فردا در شهر تهران بودند که 20 نفر از آنان از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبههای عمیق نیمه ساختارمند گردآوری و به روش تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. شش مضمون اصلی درخصوص چالشهای خانوادههای دارای فرد اختلال روان به دست آمد که عبارتند از: ": "عدم آگاهی"، "مشکات درمان"، "مشکل ارتباطی"، "سلب آرامش و بهداشت روانی خانواده"، مشکلات اجتماعی و قانونی"، اختلال در عملکرد و سلامت خانواده یا مراقب". نتایج پژوهش نشان میدهد که خانوادههای دارای بیمار روانی تجربههای تلخ و ناگوار و مسائل و مشکلات بسیاری دارند و به دلیل قرارگیری در چنین شرایطی انزوا، طرد اجتماعی و انگ را تجربه میکنند که این طرد اجتماعی و انگ منجر به اختلال در عملکرد خانواده و مراقب میگردد.
This study aimed to identify the experiences and challenges of a person with a mental disorder. This research was carried out using a qualitative method with a phenomenological approach. The statistical population of this study was the families of Omid Farda rehabilitation center in Tehran. Twenty of the family were selected as sample size purposefully. The information was obtained using a semi-structured interview and then prepared in writing and analyzed through the thematic method. The result of this analysis consists of six major issues were: "lack of awareness", "problems of treatment", "problem of communication "," deprive of quietness and mental health of the family and social and legal problems", disruption of family function". The results show that families with a mental illness, experience bitter and bad problems. Because of being in such circumstances, they experience isolation, social exclusion, and stigma that this social exclusion leads to disruption of family function.
Machine summary:
شش مضمون اصلی در خصوص چالش های خانوادههای دارای فرد اختلال روان به دست آمد که عبارتاند از: "عدم آگاهی"، "مشکات درمان"، "مشکل ارتباطی"، "سلب آرامش و بهداشت روانی خانواده"، مشکلات اجتماعی و قانونی"، اختلال در عملکرد و سلامت خانواده یا مراقب ".
نتایج پژوهش نشان میدهد که خانوادههای دارای بیمار روانی تجربه های تلخ و ناگوار و مسائل و مشکلات بسیاری دارند و به دلیل قرارگیری در چنین شرایطی انزوا، طرد اجتماعی و انگ را تجربه میکنند که این طرد اجتماعی و انگ منجر به اختلال در عملکرد خانواده و مراقب میگردد.
نتایج پژوهش شمسایی (١٣٨٩)که با عنوان بررسی نیازهای خانوادههای مراقبت کننده از بیماران با اختلال روان (اختلال دوقطبی) که به روش پدیدارشناسی انجامشده است نشان میدهد که بیشتر بیماران با اختلال دوقطبی پس گذراندن دوره اولیه در بیمارستان در منزل و در کنار اعضای خانواده زندگی میکنند و برنامه های درمان و مراقبت در محیط خانواده ادامه پیدا میکند.
درونمایه هایی که در این پژوهش ظهور نمودند در واقع پاسخ به این پرسش اصلی بود که " تجارب و مسائل و مشکلات خانوادههای دارای فرد اختلال روان کداماند" در این پژوهش بعد از گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه به دسته بندی مضامین اصلی و فرعی پرداخته شد که مضامین اصلی عبارتاند از: "عدم آگاهی"، "مشکلات درمان"، "مشکل ارتباطی"، "سلب آرامش و بهداشت روانی خانواده"، "مشکلات اجتماعی و قانونی"، "اختلال در عملکرد"، هم چنین هرکدام از طبقات اصلی شامل طبقات فرعی بودند که آنها نیز در ذیل خود کدهای مرتبط را جای دادهاند.