Abstract:
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن «اللابطل» است- در شمار شخصیتهای طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمانهای اسطورهای در ضدونقیضهای دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغههای شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمانها نیز پرداختهاند که القاگر عملی نشدن ایدهها و آرمانهای مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بیکفایتی حاکمان عرب، خیانتها و... است. در میان ضدقهرمانها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهنالگو و بازتابدهنده بیثباتی و بیکفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار میآید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربههای شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد. ازاینرو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی بهنقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایهروشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط میشود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
The anti-hero or "antagonist" (اللابطل ) is one of the rejected characters of history who is confronted mythical heroes with dramatic contradictions due to a kind of abnormal behavior. Contemporary Arab poets, in order to express contemporary experiences and impose personal and collective concerns on the audience, alongside identifying with heroes, have also called for anti-heroes, which inspires dissatisfaction with the non-implementation of popular ideas and ideals, despair, incompetence of the Arab rulers, betrayals and so on. Among the anti-heroes, Judas Iscariot who is a symbol of betrayal and hypocrisy in history, is an archetype and a reflection of the instability and incompetence of the Arab rulers in governing societies. Abdul Aziz Maqaleh, a contemporary Yemeni poet, is one of the poets who, in the context of his poetry, used this despised religious figure to convey personal and impersonal experiences, and with the help of which he tried to make his audiences aware of the inconsistencies of the times. The study tried to critique and analyze the following two poems "The Age of Yehuza" and "Yehuza" using an analytical and descriptive-analytical approach to reveal the reasons of using it as an anti-hero in a poetic text. It is inferred that Judas is an equivalent for a political enemy who has taken over the rule of the contemporary world, and the author tries to make his audience aware of the dominance of betrayal and hypocrisy in the contemporary world by composing that text.
Machine summary:
شایان بیان است که «ژوزف کمبل » اسطوره شناس مطرح آمریکایی از زمره افرادی به شمار میرود که در بستر هنر و ادبیات ، اسطوره را از گذشته به دنیای معاصر انتقال داد و در کتاب «قهرمان هزار چهره » اسطوره جهانی قهرمان را تصویری از قدرت انسان میداند که شر و بدی را در قالب هر دشمنی که مردمش را به مرگ و نابودی تهدید کند شکست میدهد، (حیدریان شهری، ١٣٩٤: ٣١) و در کتاب خود تحت عنوان «تو آن هستی، دگردیسی در استعاره های دینی» به رغم اعتقاد به باورهای رایج در منابع مسیحی و نیز برخی منابع اسلامی درباره خیانت یهودا به عیسی مسیح (ع ) ازآنچه در شام آخر مسیح با حواریون خود گذشته ، معتقد است که نقش مقابل مسیح در میان حواریون کسی است که وی را تسلیم مرگ میکند و بعد خودش در سایه میمیرد و او سایه مسیح میشود؛ نقش متضادی که در مقابل نور قرارگرفته است و هیچ نوری بدون سایه قابل تصور نیست .
روش ، فرضیه و پرسش های پژوهش پژوهش پیشروی با اتخاذ رویکرد کیفی و روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی سیمای ضدقهرمان یهودا در دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» ی عبدالعزیز مقالح میپردازد و میکوشد به این دو پرسش کلیدی پاسخ دهد که : هدف اصلی مقالح از فراخوانی و کاربست یهودا در بستر شعری خود چه بوده ؟ در فرایند بازآفرینی چهره یهودای دینی، چه ویژگیهای جدیدی به وی افزوده شده که او را از چهره سنتی و پیشین خود متمایز میکند؟ فرضیه تحقیق نیز بر این امر استوار است که شاعر از خود مسیحی میآفریند که خود و جامعه اش گرفتار خیانت ، بیوفایی و دورویی یهودا گشته است .