Abstract:
مقاله حاضر با عنوان «بررسی وجوه دلالی مستندات قاعده فراش با رویکرد تلقیح مصنوعی» با بیان اقسام تلقیح مصنوعی، آن را به تلقیح بین زوجین و نطفه غیر زوج منشق می کند. در صورت اول فقهای شیعه حکم به جواز داده و با استفاده از قاعده فراش فرزند را ملحق به زوج می دانند. صورت دوم آن، دچار اختلاف نظر فقها از جهت جواز یا عدم جواز است. اگر چه لقاح مصنوعی مستند منصوص ندارد اما قابل الحاق و استنباط به اطلاق و عمومات ادله و قواعد فقهی است. قاعده فراش یکی از این قواعد است. این قاعده نسب فرزند حاصل از لقاح مصنوعی را در برخی از اشکال تلقیح مصنوعی ملحق به شوهر می داند و تعهد به ظن حاصل از فراش را معتبر می شمارد. این مقاله عهده دار بیان ابعاد فقهی بحث برانگیز الحاق نسب فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با استناد به قاعده فراش است.
Machine summary:
در موضوع تلقیح مصنوعی نطفه معینی را در رحم زن شوهردار قرار می دهند که همزمان شوهر نیز با این زن مواقعه داشته است که در این حالت احتمال داده میشود که تلقیح از اسپرم همسر بوده است و این سوال پیش می آید که آیا می توان قاعده فراش را جاری کرد یا خیر؟ مقاله حاضر درصدد بررسی این موضوع است که آیا میتوان با استفاده از قاعده فراش تردیدهایی که در برخی از صور تلقیح مصنوعی به وجود میآید را برطرف کرد، لذا بایستی قبل از بیان دیدگاههای فقهی در مورد تلقیح مصنوعی توضیح مختصری در مورد آن داده شود.
شاهد بحث در این آیه شریفه وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ است که متعلق به حفظ محذوف است، پس میتوان گفت اگر در جایی متعلق معینی بیان نشده باشد حذف دلالت بر عموم می کند واین گونه استدلال می شود که زن باید فرج خود را مطلقاً حفظ کند که یکی از مصادیق آن حفظ از نطفه اجنبی در رحم خود است (محمد روحانی علی آبادی، 1381، حکم شرعی تلقیح اسپرم و نطفه بیگانه، ص ۲۸8).
در پاسخ به این اشکال می توان گفت اگر زن نطفه مرد اجنبی را وارد رحم خود کند چنین تصرفی نیز با لزوم حفظ فرج منافات دارد؛ چون اطلاق آیه شامل حفظ فرج از نظر اجنبی یا زنا نیست بلکه فقط اظهر تصرفات را بیان میکند و زنا یکی از آن تصرفات است.