چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناخت تاثیر آموزش روش های مقابله با تنیدگی به مادران کودکان با عقب ماندگی ذهنی خفیف بر کاهش تنیدگی والدگری و ارتقای سلامت روانی این مادران بود. بدین جهت تعداد 30 نفر از مادرانی که فرزندانشان با عقب ماندگی ذهنی خفیف تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل همتا سازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص تنیدگی والدین و پرسشنامه سلامت روانی بود. برنامه آموزش روش های مقابله با تنیدگی در قالب 9 جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دوره آموزشی دو گروه ابزار های مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. بررسی و تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس بیانگر تاثیر کاربندی آزمایشی بر افزایش سلامت روانی(05/0p<) و همچنین نشانگر تاثیر کاربندی در کاهش، تنیدگی والدگری (05/0p) مادران گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش روشهای مقابله با تنیدگی به مادران، از به وجود آمدن تنش در روابط والد-فرزندی پیشگیری می نماید.
خلاصه ماشینی:
اثر بخشي آموزش روش هاي مقابله با تنيدگي بر سلامت رواني و تنيدگي والدگري مادران کودکان با عقب ماندگي ذهني Effectiveness of Instructing Stress Coping Strategies to Mothers of Children with Mental Disability on their Mental Health and Parenting Stress دکترداوود کردستاني دکتر رضا پورحسين محسن اميري ** نسرين ايزدنيا **** فرزاد فرهودي چکيده هدف پژوهش حاضر شـناخت تـاثير آمـوزش روش هاي مقابله با تنيدگي به مـادران کودکـان بـا عقب مانـدگي ذهنـي خفيـف بـر کـاهش تنيـدگي والدگري و ارتقاي سلامت رواني اين مـادران بิود.
مداخله هاي زود هنگام اوليه از رشد و بهزيستي روانشناختي والد و کودک به صورت کلي حمايت مي کنند(کين ، کوزافس ، موسپرات و رودگر٩، ٢٠١٠)، زيرا پژوهش ها نشان مي دهد که کودک عقب ماندة ذهني تاثير بسيار زيادي را بر واحد هاي خانوادگي به جاي گذاشته و والدين و افراد حاضر در خانواده را مجبور مي کند که تغييرات ذاتي و واقعي را در ساختار و کارکرد به وجود بياورند و همزمان با اين تغييرات به پخش و توزيع دوبارة مسئوليت ها در محيط خانوادگي دست زنند، که چنين مسئوليت ها و تغييرات ساختاري و کارکردي مي تواند در زمان طولاني تاثيرات خود را بر تنيدگي والدگري و علائم آسيب شناختي و علائم آسيب شناختي هردو والدين به جاي گذارند(کروليک و همکاران ، ١٩٩٩؛ خميس ، ٢٠٠٧).
با توجه به اين عوامل نتايج حاصل از تحليل هاي آماري نشان دهنده اين مطلب است که برنامه آموزشي حاضر توانسته به طور معني داري (٥ ٠/٠> p) تنيدگي فرزند پروري و مشکلات سلامت رواني مادران داراي کودکان با عقب ماندگي ذهني را کاهش دهد.